چکیده:
اعراب قرآن و تجزیه و تحلیل این متن مقدس بر اساس قواعد عربی، یکی از کهنترین علوم اسلامی قرآنی است. از سویی دیگر، به دلایلی، گاهی برای یک یا چند لفظ، عبارت قرآنی، اعرابهای مختلفی ذکر شده یا محتمل میشود. در این صورت است که نیاز به توجیه صحت این اعراب یا نقد و بررسی صحت و سقم آنها میشود. علم توجیه اعراب قرآنی، در حقیقت، متصدی این امر است که بر اساس مستندات متعددی، به توجیه، نقد و بررسی اعرابهای مختلف که هر یک منجر به معنایی میشود، بپردازد. در این مقاله، ابتدا به مفهوم شناسی علم توجیه اعراب با تجزیه تحلیل عناصر تشکیل دهنده این اصطلاح، سپس به اختصار، به گونهشناسی توجیهات اعراب قرآنی، و ذکر نمونههایی از آن پرداخته و به سوالاتی از قبیل اینکه اعراب قرآن، توجیه اعراب قرآن و انواع آن چیست و مفسران و ادیبان، به چه شیوهای به توجیه اعراب قرآن، به قصد حفظ صحت معنا و قداست آن پرداختهاند، پاسخ داده میشود.
خلاصه ماشینی:
و برای تأیید این قاعده، به شعری از جریر بن عطیه خطفی 1 استشهاد شده است(سیبویه، بی تا: ج1، ص25؛ ابن الانباری، 1362: ج1، ص93؛ عکبری، 1399 هـ: ج2، ص49): اذا بعض السنین تعرقتنا*کفی الایتام فقد أبی الیتیم؛ اگر برخی از قحطسالیها، ما را ضعیف و ناتوان ساخت، از دست دادن پدران از سوی یتیمان را کفایت کرد(و مخارج آن یتیمان را به جای پدرانشان داد)، کفی متعدی به دو مفعول: الایتام و فقد، میشود)که بعض به جهت اضافه آن به السنین، مؤنث شده و فعل پس از آن مؤنث آمده است و نیز باید گفته میشد: کفی الأیتام فقد أبائهم، أما، برای رعایت قافیه چنین کاری امکان نداشت، لذا، یتیم را به صورت مفرد آورده اما آن را حمل بر معنا کرده است که جمع باشد؛ زیرا یتیم در اینجا اسم جنس بوده و بر جمع هم دلالت میکند یا سروده است: لما أتی خبر الزبیر تواضعت*سور المدینه و الجبال الخشع؛ هنگامی که خبر زبیر آمد، دژهای شهر فروتنی کردند و کوهها خشوع.
در کنار این نظریه که نزول قرآن را بر هفت لهجه، توفیقی میداند و اشکالهای متعددی که بر آن وارد شده(که نیاز به نوشتاری دیگر برای طرح آنهاست)، نظریه دیگری مطرح است که وجود چنین پدیدهای را امری اتفاقی، ناخواسته و غیر توفیقی میداند؛ بدین معنا که بنابر شرایط زمان و مکان و طبیعت امر در این گونه خطابها و نیز عدم مخالفت پیامبر(ص)، اعراب در قرائت قرآن ملاحظه لهجه قریش را نکرده و هر یک به لهجه خود قرآن را خواندهاند و به تدریج آثار این رفتار به صورت سنتی متبع در قرائتهای مختلف قرآنی به یادگار ماند(فضلی،1365هـ.