چکیده:
این مقاله گزیدهی برخی اشعار عربی درخصوص انقلاب اسلامی ایران است که روند شکلگیری و مراحل مختلف این
نهضت عظیم و نیز، به بارنشستن آن را در یومالله 22 بهمن سال 1357 ه . ش به تصویر میکشد.
نگارنده، ابتدا به سنت لایتغیر الهی و جاودانگی این سنت اشاره دارد و سپس به دوران ستمشاهی و سلحشوری
مردم این دیار در آن دوران پرداخته است. آنگاه به نقش اساسی مردم شهرهای مختلف ایران به ویژه قم و تهران
پرداخته و با نگاه کلی اشعاری را آورده است.
وی همچنین هویت و اهداف انقلاب را از دیگر موضوعات این مقاله قرار داده و توطئههای استکبار و حقد و کینه
شیطان بزرگ را متذکر شده است.
دستآوردهای انقلاب و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک پدیده نو و ثمرهای شیرین از
دیگر بخشهای مهم این مقاله است.
در بخش دیگر به گوشههایی از شخصیت بی نظیر عصر اشاره دارد و عدم جدایی انقلاب اسلامی از امام را یک
امر ضروری و حتمی قلمداد کرده است.
نویسنده در این مقاله، اخلاص، قاطعیت، شجاعت، صداقت و تقوا را از صفات و ویژگیهای برجسته امام(س)
دانسته و در پایان به جریان تبعید امام به نجف و سپس بازگشت پیروزمندانه آن حضرت و استقبال بینظیر مردم
شریف ایران از آن بزرگوار در ایام دهه فجر اشاراتی داشته است.
خلاصه ماشینی:
"آنان ایجاد چنین تحولی را در عصر مثلث شوم زر ـ زور و تزویر غیرممکن میدانستند و لذا شاعر، امام را قسم میدهد و میپرسد: تو که هستی و چگونه توانستی بدون عده وعده در جهان چنین تحولی ایجاد کنی؟ بربک قل ما السرفیک لو ثبتة؟ هذرت بها الأعماق فی عالم المجد ما السرفی قلب لدیک؟ أخاله یهید بلا حرب ویرمی بلا جند وقفت کبحر فی الأعاصیر واسع وفی زخمة التیار کالجبل الصلد شاعر پس از این پرسشها با ابراز شگفتی اینگونه پاسخ میدهد: والله غالب علی امره با پیروزی انقلاب اسلامی در روز 22 بهمن 57 بلافاصله شکل نظام به آرای عمومی گذارده میشود و 2/98 درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی میدهند و شاعر در ادامه میگوید: واقامت بیننادولته و بنت للحق حصنا محکما و دولة شیدها الدین وما قد بناه الدین لن ینهدما تاریخ جهان چنین انقلابی را که برای انسانهای آزاده افتخار و برای مسلمانها موجب عزت و همانند روحی در کالبد بشریت دمیده شود شاهد نبوده و محمد مظهر شاعر مصری این گونه توصیف میکند: یا ثورة الحق و الاسلام معقلها والمسلمون بها عزوا و بالرشد انت المجدد للاسلام منهجه و من اعدت إلیه الروح فی الجسد آیاتک العز أعلام الهدی شهب و ذکرهم خالد فی کل معتقد جعفر حسین نزار با بیان هویت این انقلاب، ایمان و عقیده خود را در مورد آن چنین اظهار میکند: آمنت بالتضحیات العزیبذلها مجاهد یبتغی عفوا و رضوانا آمنت بالثورة العظمی هویتها ان تنصروالدین اسرارا و اعلانا الکفر ادرک هذا قبل مقدمها فهذه الرعب اوطانا و خلانا تحقق وعده الهی محققا این انقلاب یک پدیده و الطاف الهی بود که آن را به این مردم ستمدیده هدیه کرد و رهبری آن را بهدست یک عبد صالح، متقی و عادل سپرد که شاعر عرب بدان اشاره دارد: فالله قد وعد المستضعفین بأن یعیدهم لاستلام الارض تمکینا بقائد عادل عمت فضائله تقوی و علما و ایمانا و تبیینا هذا الخمینی و الدنیا تعظمه لانه عظم الاسلام و الدنیانا."