چکیده:
در این نوشتار مفهوم فرهنگ به طور عام، و بررسی معنای آن در جوامع مختلف اعم از سرمایهداری و مارکسیست و...
تبیین شده است. نویسنده بر آن است تا با ارزیابی توسعهی فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی ایران، تأثیر انقلاب را
بر مفاهیم عمدهی فرهنگساز مورد بررسی قرار دهد. وی در این تحلیل فرهنگ را مهمترین ویژگی تمایز حیات
انسانی از غیرانسانی معرفی مینماید که دارای عناصری چون؛ هنجارها، باورها و ارزشها میباشد.
نویسنده در بخشی از مقاله ابعاد توسعهی فرهنگی را باورهای مذهبی ـ دینی، آموزشی و برنامهریزی، فناوری
صنعتی و وسایل ارتباط جمعی، معرفی نموده و بهطور ویژه به نقش دین به عنوان اهرمی قدرتمند اشاره داشته و آن را
مانعی بر سر راه خودکامگی و تضییع حقوق محرومان قلمداد کرده است و بدین ترتیب؛ جامعهی دینی پس از پیروزی
انقلاب اسلامی را جامعهای موفق در این نوع از فرهنگ سازی برشمرده است.
نگارنده؛ فرهنگ جامعهی اسلامی را فرهنگ برابری و برادری در دنیا معرفی نموده و
انقلاب اسلامی ایران را انقلابی فرهنگی در حیطهی جغرافیای جهان اسلام میداند که
سنگ بنای تحولات فرهنگی گستردهای را در جامعهی ایران بنا نهاده است. در پایان،
نویسنده از جهانبینی، اصول و ویژگیهای فرهنگ اسلامی سخن به میان آورده و شاخصهای
مهم در این نوع فرهنگ را برشمرده و با تأکید بر نظریههای صاحبنظران در سراسر دنیا
مسایلی را در
این مقوله بیان داشته، که حایز توجه و اهتمام است.
خلاصه ماشینی:
"نویسنده در بخشی از مقاله ابعاد توسعهی فرهنگی را باورهای مذهبی ـ دینی، آموزشی و برنامهریزی، فناوری صنعتی و وسایل ارتباط جمعی، معرفی نموده و بهطور ویژه به نقش دین به عنوان اهرمی قدرتمند اشاره داشته و آن را مانعی بر سر راه خودکامگی و تضییع حقوق محرومان قلمداد کرده است و بدین ترتیب؛ جامعهی دینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی را جامعهای موفق در این نوع از فرهنگ سازی برشمرده است.
ب : مفهوم روش توسعه که میتواند به سازندگی مدل ایدهآلی منجر شود تا انبساط فکری و توانایی یک جامعه و ارزشهای خاص و مطلوب را به عنوان کلیدهای تحولات اجتماعی تعیین نماید ـ که البته ارزشهای به دست آمده از این وضعیت ریشه در جهان بینیالهی دارد، همانگونه که «ماکس وبر» در کتاب «اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری» ضمن اشاره به این امر، ریشهی مفاهیم بنیادی توسعهی فرهنگی غرب را، در اسلام و مسیحیت میداند.
(3) بنابراین، اگر بپذیریم فرهنگ عبارت است از مجموعه ارزشها و عواملی مشترک که به عنوان میراثی، از یک نسل به نسل دیگر میرسد و کلیت پیچیدهای که اجزای آن علم، ایمان، اعتقادات، باورها و آداب و رسوم میباشد و نیز توسعه را تغییر جامعه در راستای یک تصویر آرمانی با تأکید بر مسایل انسانی و اقتصادی بدانیم، ابعاد توسعهی فرهنگی عبارت خواهد بود از: الف ـ باورهای مذهبی ـ دینی.
امیل دورکهایم و دیگران نیز در تأثیر باورها و ارزشهای دینی در شکلگیری انسجام اجتماعی و توسعهی فرهنگی جوامع اشارات مهمی ابراز داشتند که محتوای همهی این نگرشها بر این مقاله تأکید دارد که تحولات فرهنگی از ارزشهای دین ناشی گردیده است و همان باورهای مذهبی است که در نقش کاتالیزور عمل میکند."