چکیده:
امکان «تحقق علم دینی»، یکی از مباحث مهم و چالشی است که با دو رویکرد مخالف و موافق همراه است. در این میان آیتالله جوادی آملی( از جمله موافقان نظریة علم دینی به شمار میرود.ایشان با معرفی زوایای مثلث معرفت دینی (عقل، نقل، وحی) راهکار تولید علم دینی را استفادة بجا و حداکثری از عقل (خرد ناب شهودی، تجریدی، نیمهتجریدی و تجربی) و نقل (برداشت روشمند از متون وحیانی) در تعامل مستقیم با هم معرفی میکنند. ایشان معتقدند که علم بما هو علم، را واقع کشف میکند و بدینرو آنچه واقعا علم است، دینی است. ایشان ضمن تبیین جایگاه مهم فلسفة مطلق در تبیین هستیشناسی اسلامی و ترسیم مسیر دینیشدن علوم، تعارض علم و دین یا عقل و وحی را بیمعنا دانسته و معتقدند، عقل، همچون نقل، حجتی الهی بوده و کاشف از وحی است و اگر تعارضی وجود داشته باشد، بین دلیل نقلی و عقلی است و هیچگاه بین علم و دین تعارضی پیش نخواهد آمد.
خلاصه ماشینی:
"این حقیقت، نه فقط مستنبط از سخن آیتالله جوادی آملی، بلکه امری است که مورد پذیرش تمامی علمای اصولی شیعه بوده است: در علم اصول فقه، توضیح داده میشود که نه فقط کتاب (قرآن) و سنت (حدیث)، بلکه عقل نیز یکی از منابع مقبول اسلام است و افزونبر استفاده از آن در درک و کشف و فهم محتوای کتاب و سنت، به عنوان منبعی برای دریافت احکام شرعی نیز مورد استفاده قرار میگیرد و ازاینجهت همچون کتاب و سنت معتبر است (همو، 1386، «هـ»، ص206).
البته این نکته وجود دارد که استنباط فروع برمبنای اصول در همة علوم به یک روش و شیوة واحد نیست؛ زیرا موضوعات و اهداف گوناگون علوم هریک به تناسب خود مقتضی روش خاص است؛ برای مثال در علوم عملی مانند علم فقه به دلیل آنکه هدف از آن تأمین حجت الهی برای افعال مکلفین است، برخی از ظنون معتبر شرعی مانند خبر ثقه یا برخی از اصولی که هیچگونه جنبة کشف واقع نداشته بلکه برای رفع تحیر هنگام علم به کار برده میشوند، مانند اصل برائت، میتوانند در طریق استنباط احکام آن قرار گیرند؛ ولی در اصول اعتقادی که هدف آن تحصیل یقین نسبت به حقایق تکوینی است، هرگز نمیتوان به روشهای ظنآور اعتماد نمود."