چکیده:
پیشرفت علم و تغییر ماهیت اطلاعات تا آنجا رسیده است که حتی دقایقی پس از یک رویداد در نقطهای از جهان،
تنها به یاری اینترنت میتوان از همه جزئیات اخبار مربوط به آن آگاه شد. اهمیت رسانهها و تأثیر بسزایی که انواع آنها،
بویژه روزنامهها و شبکههای خبری ـ ماهوارهای و اینترنتی ـ بر سیاستگذاری دولتها دارند، موجب شده که بعنوان
یک چالش جدید در حوزه حاکمیتی خود از این پدیده، یعنی «انفجار اطلاعات» یاد کنند.
زیرا این سهولت فوق العاده در امر اطلاع رسانی، دولتها را همواره با فشار افکار عمومی و حساسیتهای آنها
نسبت به مسائل مختلف روبرو ساخته است. از طرفی جریان بینالمللی اطلاعات، اخبار و فرهنگ به صورت جریانی
نامتوازن و نابرابر در قالب، رسانههای متعدد خود یک تهدید بالقوه برای امنیت کشورها و بویژه دولتها و جوامع جهان
سوم میباشد.
لذا برای این قبیل کشورها (کشورهای در حال توسعه) علیرغم کمبودها و کاستیهای مختلف، در صورتی که یک
«نظام اطلاع رسانی» بومی و داخلی، که متکی و مقید به «بازشناسی» و «باز آفرینی» ارزشها و باورهای دینی، اخلاقی و
انقلابی باشد، ایجاد کنند، آنگاه میتوانند جامعه خود را در غلبه بر این بحرانها و نیل به سطوح عالی از «امنیت ملی»
یاری نمایند.
خلاصه ماشینی:
"هژمونی رسانهای: از آنجا که علم و دانش مهمترین ابزار برتری جوامع بر یکدیگر است، بدیهی است کشورهای استعمارگر سابق و توسعهیافته امروز، به منظور حفظ منافع خود در دیگر کشورها از علم و تکنولوژی به عنوان بهترین وسیله استفاده میکنند و امپریالیسم خبری، رسانهها، کتب و مجلات را به عنوان ابزاری، به انحصار خود در آوردهاند که صدها دانشمند طراز اول آمریکایی و اروپایی و گاه، جهان سومی (نخبگان مهاجر)، به شکل سازمانیافتهای مجهز به آخرین اطلاعات و آمار درباره اغلب کشورها، الویتهای استراتژیک آنها هستند و تقریبا در بیشتر حوزهها و مسائل آنها، از جنبههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی مشغول تفکر و مطالعه و ارائه راه و روشهای متعدد میباشند؛ و بدین طریق خطمشی شبکههای بزرگ خبری و اطلاعرسانی جهانی را تعیین و ترسیم مینمایند.
بدین ترتیب رسانههای جمعی در این زمانه برای امنیت استوار و همه جانبه نه تنها به عنوان «فرصت» تلقی میگردند؛ بلکه به مثابه «تهدید» نیز عمل میکنند؛ که هم «زمان» و «مکان» پیوند و پیوستگی بخشهای مختلف جامعه و بازشناسی و بازآفرینی تاریخ و ارتباط و مبادله با جهان را شتابی روزافزون دادهاند و هم برای گسستگی بخشها، غفلت از گذشته و محاط شدن در چنبره نظام جهانی به مثابه محرکهای قدرتمند معنا یافتهاند.
نگاهی کلی به موقعیت اطلاعرسانی و ارتباطات جمعی در ایران: در گذار شتابان جامعه ما، رسانههای جمعی، چه در قالب ملی، و چه در ساخت بینالمللی، میتوانند کارآیی و ناکارآمدیهایی داشته باشند که در تقویت یا تضعیف پایههای امنیت ملی تجلی مییابد؛ این شرایط هم یک تهدید است و هم یک فرصت، زیرا برای اینکه بتوان تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد، باید ضمن اتخاذ سیاستهای سنجیده، استراتژی لازم را نیز در این حوزه طراحی و تدوین نمود."