چکیده:
طرحوارههای ناسازگار اولیه، یکی از عوامل مختلکننده کیفیت زندگی افراد است، اما مکانیسم این آسیبپذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی خصیصه هوش هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس به عنوان عوامل میانجی بین طرحواره ناسازگار اولیه نقص/ شرم و کیفیت زندگی روانی بود. بدین منظور 245 نفر از زنان و مردان ساکن شهر اصفهان با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه خصیصه هوش هیجانی پترایدز و فارنهام ـ فرم کوتاه (TEIQue-SF)، پرسشنامه مقابله با شرایط استرسزا (CISS)، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF) را پر کردند. تحلیل دادهها نشان داد که مدل اولیه پژوهش به اصلاح نیاز دارد و تنها هوش هیجانی میتواند به عنوان میانجی عمل کند. ضریب مسیر استاندارد از طرحواره نقص به هوش هیجانی برابر 55/0- و از هوش هیجانی به مقابله مسالهمدار، مقابله هیجانمدار و کیفیت زندگی روانی به ترتیب برابر 49/0، 59/0-، 78/0 بود (05/0 >p). نتایج به دست آمده دلالت بر این دارد که با آموزش هوش هیجانی میتوان کیفیت زندگی روانی و راهبردهای مقابله با استرس افرادی را که دارای طرحواره نقص هستند، بهبود بخشید.
خلاصه ماشینی:
پیشبینی کیفیت زندگی روانی براساس طرحواره نقص/ شرم با میانجیگری خصیصه هوشهیجانی و راهبردهای مقابله با استرس با استفاده از مدلسازی معادله ساختاری سپیده دهقانی 1 *، زهرا ایزدیخواه 2، مریم سادات اخباری 3 1ـ دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران s_dehghani_20@yahoo.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی خصیصه هوش هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس به عنوان عوامل میانجی بین طرحواره ناسازگار اولیه نقص/ شرم و کیفیت زندگی روانی بود.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای خصیصه هوش هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس در رابطه بین طرحواره نقص/ شرم و کیفیت زندگی روانی و قرار دادن آنها در یک مدل جامع است.
بدین ترتیب، هدف از پژوهش حاضر، بررسی برازش و تطابق مدل پژوهش با دادههای به دست آمده است و در واقع، بهصورت کلی سؤال اصلی پژوهش به این صورت مطرح میشود که آیا راهبردهای مقابله با استرس و خصیصه هوش هیجانی قادرند رابطه بین طرحواره ناسازگار اولیه نقص/ شرم و کیفیت زندگی روانی را میانجیگری کنند یا خیر؟ همچنین، فرضیههای پژوهش بر اساس مسیرهای ذکر شده بهصورت زیر است: فرضیه اول: طرحواره نقص/ شرم مقابله مسالهمدار را پیشبینی میکند.
پس از اصلاح مدل، مدل نهایی پژوهش برازش خوبی را با دادهها نشان داد و آنچه به دست آمد، این بود که طرحواره نقص/ شرم با کیفیت زندگی روانی و مقابله مسالهمدار رابطه منفی و با مقابله هیجانمدار رابطه مثبت دارد و در این میان، هوشهیجانی بهعنوان عامل میانجی عمل میکند.