چکیده:
موزه ها در دوره مدرن نتیجه برخی سازوکارها بودند که از قرن ها پیش در جهان روی داد. پژوهشگران بر این باورند مجموعه ها، زیربنای موزه ها را شکل دادند و این مجموعه ها را در کاخ ها، کلیساها و قصرهای دوره رنسانس پیگیری نمودند. در ایران برای اولین بار ناصرالدین شاه در قرن نوزده، موزه ای را در کاخ گلستان آماده ساخت.
در این پژوهش، با تکیه بر آستان قدرس رضوی به عنوان مجموعه ای مقدس آمیخته با هنر و صنعت ایرانی، دلیل شکل گیری و همچنین ارائه آثار آن به مخاطبان و زائران را بر اساس اسناد تاریخی و با روش پژوهش تاریخی بررسی خواهیم کرد و تاریخ موزه در ایران را از زاویه ای دیگر روایت می کنیم.
Museums in the modern era have been the outcome of some mechanisms taken place in the world since centuries ago. Researchers believe that collections constitute the foundations for museums and that they have traced these collections back into palaces، churches، and mansions of the Renaissance period. In Iran، Nāṣir al-Dīn Shāh prepared a museum in Gulistan Palace for the first time in 19th century and since he had obtained its model in his travel to Europe، collections and keeping collections in Iran was not studied as it should have been; and the history of museum in Iran was merely traced back to this museum. Relying on Astan Quds Razavi as a collection of Iranian art and industry، this research will examine the reason for the development of this collection and present its works to the addresses and the pilgrims on the basis of the historical documents and with the historical research method and recount the history of museum in Iran from an alternative perspective.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، با تکیه بر آستان قدرس رضوی به عنوان مجموعهای مقدس آمیخته با هنر و صنعت ایرانی، دلیل شکلگیری و همچنین ارائه آثار آن به مخاطبان و زائران را بر اساس اسناد تاریخی و با روش پژوهش تاریخی بررسی خواهیم کرد و تاریخ موزه در ایران را از زاویهای دیگر روایت میکنیم.
حرم رضوی به عنوان یکی از مکانهای مقدس و مورد احترام مسلمانان، خزانه قابل توجهی از آثار را در خود گرد آورده است که حتی پیش از تشکیل اولین موزهها در ایران این آثار در مقابل دید زائران قرار داشت و زائران از هر گروه، از ملاحظه آنها حظ بصری میبردند.
علی مؤتمن در تاریخ آستان قدس که به سال 13۵۵ منتشر گردید، با تفکیک دورههای مختلف وقایعی را که بر حرم رضوی رفته است بازگو میکند و در قسمتی به کتابخانه و موزه حرم نیز میپردازد.
کلاویخو سفیر اسپانیا به دربار تیمور نیز در سفرنامه خود از تابوت طلا و نقرۀ مقبره صحبت میکند و درباره حرمت حرم مینویسد: «در ایران بر سر زبانها افتاده بود که ما به زیارت مشهد مشرف شده و آن مکان مقدس را دیدهایم، مردم همه میآمدند و لبه قبای ما را بوسه میزدند، به این بهانه که ما از گروهی هستیم که فیض زیارت مرقد و بارگاه قدیس خراسان را درک کردهایم» 2 .
آنچه ابن بطوطه و کلاویخو به آن اشاره کردهاند به پیش از رسمی شدن مذهب تشیع به ایران باز میگردد و نشان میدهد برخلاف باور سانسون که در کتب بعدی هم به آن استناد شده است، شاه عباس و اعقاب او به اهمیت حرم امام رضا( نیفزودند تا از اعتمادالسلطنه، همان، ص 10.