چکیده:
با توجه به آنکه فرهنگ مصرفی امروزه خصوصیت اصلی جامعه مدرن قلمداد می شود و فرهنگ جامعه ایران نیز در نتیجه تبادلات فرهنگی اثرگذار، درحال گذار به وضعیت مدرن محسوب می شود، ارائه تصویری از فرهنگ مصرفی جامعه ایران می تواند به ارائه تحلیلی دقیق از نحوه گذار از جامعه سنتی به مدرن منجر گردد. در این مقاله داده های پیمایش ملی گرایش های فرهنگی و نگرش های اجتماعی در ایران، پیرامون بررسی گذران اوقات فراغت مورد تحلیل ثانویه قرار گرفته است. از آنجا که الگوهای گذران اوقات فراغت از مولفه های اصلی فرهنگ مصرفی است، تلاش شده با گونه شناسی ها و طبقه بندی های ثانویه بر روی داده های پیمایش فوق الذکر، نیم رخی تحلیلی از فرهنگ مصرفی جامعه ایران ارائه گردد. جامعه آماری تحقیقی که داده های آن مورد استفاده این مقاله قرار گرفته است تمامی شهرها و روستاهای کشور است. نمونه نیز به شیوه خوشه ای چند مرحله ای اخذ شده است. در نهایت با تحلیل داده های جمع آوری شده از 9000 نمونه این نتیجه حاصل شده که الگوهای گذران اوقات فراغت به شش دسته قابل طبقه بندی است و هرکدام از این دسته ها گویای شکل خاصی از فرهنگ مصرفی در جامعه ایرانی است
خلاصه ماشینی:
در این مقاله داده های پیمایش ملی گرایش های فرهنگی و نگرش های اجتماعی در ایران ، پیرامون بررسی گذران اوقات فراغت مورد تحلیل ثانویه قرار گرفته است .
از آنجا که الگوهای گذران اوقات فراغت از مؤلفه های اصلی فرهنگ م صرفی است ، تلاش شده با گونه شناسی ها و طبقه بندی های ثانویه بر روی داده های پیمایش فوق الذکر، نیم رخی تحلیلی از فرهنگ مصرفی جامعۀ ایران ارائه گردد.
در نهایت با تحلیل داده های جمع آوری شده از ٩٠٠٠ نمونه این نتیجه حاصل شده که الگوهای گذران اوقات فراغت به شش دسته قابل طبقه بندی است و هرکدام از این دسته ها گویای شکل خاصی از فرهنگ مصرفی در جامعۀ ایرانی است .
در دیدگاه اهالی مکتب فرانکفورت ، به این دلیل که شیوه تولید قرن بیستم میلادی در جامعه سرمایه داری نسبت به شیوه تولید این جامعه در سده نوزدهم دچار تغییر شده ، «مصرف » تصویری از فرهنگ نیز دیگر بر اساس مفهوم پردازی مارکسیسم سنتی تعریف نمی شود.
از نظر اهالی مکتب فرانکفورت با توجه به تحول شیوه تولید جامعه سرمایه داری در قرن بیستم میلادی ، دیگر مصرف کنندگان ، آن آزادی ای که مارکس برای گزینش آنها بر مبنای ارزش مصرفی و کالا قائل بود را ندارند.
در این تحقیق نیز، داده های مربوط به گذران اوقات فراغت در میان نمونۀ مورد مطالعه را به سمت تحلیل فضای فرهنگ مصرفی در جامعۀ ایرانی پیش خواهد برد.