چکیده:
سبک زندگی هرچند اصطلاحی صرفا جامعه شناختی نیست لیکن مفهوم پردازی خود را تا حدود زیادی مدیون مطالعات جامعه شناختی ای است که از بدو تاسیس این رشته بر روی این مفهوم صورت گرفته است. مفهوم پردازی سبک زندگی به عنوان مسئله ای پژوهشی به دوران کلاسیک این رشته در قرن 19 میلادی باز می گردد. در این زمان تمرکز اصلی پیشگامان جامعه شناسی در کنار توضیح تفاوت های جامعه و اجتماع، بررسی اشکال و الگوهای سبک زندگی انسان ها در جامعه جدید بود. در ایران نیز چندی است این اصطلاح در فضای آکادمیک به موضوعی قابل توجه در هدایت تحقیقات و انجام پژوهش های مختلف تبدیل شده است. در اینجا این سوال به وجود می آید که آیا می توان به معنایی که در اروپای قرن نوزدهم و بیستم میلادی سبک زندگی به عنوان مسئله ای جامعه شناختی طرح گردید در جامعه ایرانی نیز به عنوان مسئله ای جامعه شناختی صورتبندی گردد؟ و آیا پژوهش های جامعه شناختی صورت گرفته تاکنون توانسته در تمام ابعاد یک پژوهش، چون طرح مسئله، مفاهیم و نظریات، روش ها و یافته ها به صورتبندی خود منطبق با چارچوب های مسئله مندی سبک زندگی در جامعه ایرانی بپردازد؟ در جهت پاسخگویی به این سوال در مقاله حاضر، یازده مقاله علمی- پژوهشی که با رویکرد جامعه شناختی درباب سبک زندگی در ایران به نگارش درآمده و چاپ شده را با روش تحلیل متنی بررسی نموده ایم. در این پژوهش هدف آن بوده که با توجه به نگاه جامعه شناختی به مفهوم سبک زندگی، رویکرد مقالاتی که به عنوان نمونه انتخاب شده اند را در تمام ابعاد پژوهش مورد ارزیابی قرار دهیم
خلاصه ماشینی:
این که آیا طرح مسئله برمبنای واقعیت جامعه ایرانی و با توجه به معنای واقعی مفهوم سبک زندگی صورت گرفته است ؟، آیا نظریات و مفاهیم منتخب در پژوهش ها توانسته سوالات طرح شده را با جوابی مناسب مواجه سازد؟، آیا روش های جمع آوری یا تحلیل داده ها، میدان های مورد بررسی یا نمونه های اخذ شده می توانند داده ها، تحلیل ها یا میدان هایی معتبر برای پژوهش بر روی سبک زندگی باشند؟ و آیا یافته ها توانسته سؤالات طرح شده را پاسخ گوید؟ سؤالات فرعی تحقیق پیش رو به حساب می آید.
پیش از همه ، که به نظر می رسد زیمل نیز در چنین گونه شناسی ای از او متاثر است ، فردیناند تونیس (Ferdinan Tonnies) در تمایزی که میان گماینشافت (Gemeinischaft) به معنای اجتماع و گزلشافت (Geselschaft) به معنای جامعه قائل شد، شهر مدرن را مفهوم پردازی نمود (کیویستو، ١٣٨٠: ١٢٤ ) و برای اطلاع بیشتر ر .
حال اینکه هرکدام از پژوهش های جامعه شناختی صورت گرفته بر روی سبک زندگی در ایران که تعدادشان نیز بر اساس میزان مقالات علمی - پژوهشی نمایه شده در تارنمای اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی از ١١ عدد تجاوز نمی کند تا چه حد با این جهت گیری ها همخوانند و چقدر توانسته اند اقتضائات مسئله مندی سبک زندگی در جامعه ایرانی را در گزینش این رویکردها در نظر آورند به مدد مطالب پیش گفته مورد بررسی و مداقه این نوشتار قرار خواهد گرفت .