خلاصه ماشینی:
"3-مفهوم زیباشناسی جغرافیای سیاسی جیمسون نگاه زیبا شناسانه خود به پدیدهی سینما و محتوای فیلم را با توجه به زمینهی جغرافیایی تولید آن و نیز با اتکا به چند مفهوم کلیدی همچون جیمسون با طرح این تفاوت،حیات فرهنگی و تاریخی فیلم را عاملی برای ترسیم نقشه شناختی در نظر میگیرد و فیلم را پدیدهای میداند که میتواند فردیت جزیی محدود به شهر و شهروندی را به کل سیاست جهانی و تاریخ پیوند دهد ناخود آگاهی سیاسی( suoicsnocnU lacitiloP )و نقشه شناختی ( gnippaM evitingoC )و رویداد پستمدرنیسم تبیین میکند و سپس در نقد و بررسی فیلمهای منتخب خویش در کتاب زیباشناسی جغرافیایی سیاسی به کار میگیرد.
سینما محصول اشکال پیچیده و پیشرفته تولید صنعتی است،آیا سینما به عنوان یک رسانه که در دوران سرمایهدرای پدید آمد،قادر است زیبائیشناسی سه گانه واقعگرائی هنر کلاسیک،واقع گریزی هنر مدرن و واقعیت مجازی هنر پستمدرن را باز تولید کند؟به عبارت دیگر میتواند فیلمهای کلاسیک هالیوردی،تناقضات و ابهامات موجود در فیلمهای مدرنیستی اروپائی(که به عقیده جیمسون سینمای گدار را میتوان مظهر و نماد آن به حساب آورد)و سینمای نسبیت اندیش و ساختار شکن پستمدرن دهه هفتاد به بعد را شامل شود؟ سینمای پستمدرن کنونی،به نظر میرسد که مرز میان هنر عامهپسند (که همیشه ناپدار و متزلزل است)و هنر والا( trAhgiH )(که مشخصه نخبهگرائی مدرنیسم بود)را از بین برده و به محل تلاقی و عبور حوزههای فرهنگ و اقتصاد تبدیل شده و امکان ترکیب بومیترین و کهنترین سنتها را با مدرنترین روشهای جهانی تبلیغات فراهم آورده است."