خلاصه ماشینی:
"به این نحو که محصولات جریان اصلی فیلمسازی برخی از پژوهشگران معتقدند که هنر امروز پیوند ناگسستنی با مردم دارد و در این میان رسانههای ارتباط جمعی،موجب میشوند که عدهی بیشتری با هنر سروکار پیدا کنند و در نتیجه،هنر از انحصار طبقات ممتاز جامعه رها میشود و در اختیار مردم قرار میگیرد در جهان،تماشاگران را به سمت جنسیت خاصی سوق میدهد؛زیرا،لذت بصری که مردان در فیلمهای مردمپسند به دست میآورد،تماما مبتنی بر ساز و کار بت وارگی و نظر بازی مردانه است؛و زنان چه به عنوان تماشاگر و چه بازیگر هنگامی در این جریان پذیرفته خواهند شد که با آن همنوایی کنند.
»32 جیمسون«افول عاطفه»و«سطحی بودن»را در آثار پستمدرن در تقابل با مفاهیم مدرنیستی مثل«از خود بیگانگی»و«تنهایی»میداند و معتقد است که: «به این موقعیت هزل و سرخوشی با انواع گوناگون پست مدرنیسم،به شدت مجذوب چشمانداز نازل و چرند و پرند مجموعههای تلویزیونی و فرهنگ[روزنامهای]ریدرز دایجست، تبلیغات،نمایشهای آخر شب تلویزیونی و فیلمهای درجهی دو هالیوودی،ادبیات به اصطلاح عامهپسند با انواع کتابهای ارزن قیمت مسافرتی در سبکهای گوتیک و رمانس، زندگینامهی عامهپسند،روایتهای رازآمیز جنایی و ستارگان فیلمهای مردمپسند در فیلمهای کلاسیک سعی داشتند تا ثابت کنند که واقعیت صرف هستند اما ستارگان مردمپسند کنونی نه تنها چنین دغهغهای ندارند بلکه به نحوی واقعیت و خیال را در کنار هم میگذارند تا به یک واقعیت مجازی دست پیدا کنند داستانهای علمی-تخیلی یا رمانهای وهمناک»33[آمیخته شده است]."