چکیده:
زمینه: هدف سنجشهایی مانند تیمز آموزش و بهبود عملکرد دانشآموز است. در راستای دستیابی به این هدف، متخصصان حوزه سنجش آموزشی، رویکرد سنجش تشخیصی شناختی(CDA) را پرورش دادهاند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا یکی از مدلهای پرکاربرد در حوزه سنجش شناختی را در مورد دادههای دانشآموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 بکار ببرد و نقاط ضعف و قوت دانشآموزان ایران را در مهارتها و صفات شناختی زیربنایی آزمون ریاضی (مدل شناختی کورتر و تاتسوکا، 2002) شناسایی نماید و عملکرد دختران و پسران را در این صفات شناختی مورد مقایسه قرار دهد. یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل شناختی کورتر و تاتسوکا با دادههای دانشآموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 از برازش مطلوبی برخوردار است. یافتههای مربوط به وضعیت تسلطی نشان میدهد که دانشآموزان ایرانی، بیشترین ضعف را در صفات P1(فرمولبندی معادلات)، P2(هندسه)، P4(به کارگیری قواعد جبر)، و P5(تفکر قیاسی) که صفات مربوط به پردازش شناختی هستند دارند. همچنین در دو صفت S5(بررسی صحت گزینهها) و S6(الگوها و روابط) که به مهارتهای تفکر استقرایی مربوط میشوند نیز از عملکرد ضعیفی برخوردارند. در واقع میتوان گفت که صفت S6 دومین صفت دشوار بعد از صفت P2 در بین دانشآموزان پایه هشتم ایران است. یافتههای مربوط به عملکرد دختران و پسران نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در این صفات و مهارتهای شناختی بسیار کم است. دامنه شاخص d کوهن از 0/30- تا 0/15+ با میانگین 0/03 به دست آمد. بحث و نتیجهگیری: بطور کلی پژوهش حاضر نشان میدهد که دانشآموزان ایران در اکثر صفات که برخی از آنها به مهندسی و علوم فیزیکی مربوط میشوند از سطح تسلطی ضعیف برخوردارند. از اینرو به نظر میرسد که سیاستگذاران آموزشی بایستی تغییرات اساسی در آموزش هندسه به عمل آورند، زیرا هندسه، آموزش مهارتهای تفکر ریاضی مهم را که برای مهندسی و علوم فیزیکی لازم هستند ممکن میسازد. در ارتباط با تفاوتهای جنسیتی در ریاضیات نیز با توجه به یافتههای پژوهش حاضر و سایر پژوهشهای صورت گرفتهمیتوان این نتیجه را گرفت که جنسیت یکی از بیشمار متغیری است که عملکرد در ریاضیات را، هر چند بسیار اندک، تحت تاثیر قرار میدهد.
Studies of internationalmathematics achievement such as the Trends in Mathematicsand Science Study (TIMSS) have employed classical test theory and item responsetheory to rank individuals within a latent ability continuum. Although these approacheshave provided insights into comparisons between countries، they have yet toexamine howspecific attributemastery affects student performance and howthey canprovide information for curricular instruction. In the 2007 administration of TIMSS،two benchmark participants—Massachusetts andMinnesota—were tested followingthe same procedural methods، providing an opportunity for comparison within andacross the United States. Overall comparison of their performance showed Massachusettsand Minnesota to significantly outperform the United States. However،this article shows that there is a greater wealth of fine-grained information that canbe translated directly for classroom application at the attribute level when a cognitivediagnostic model (CDM) such as the deterministic، inputs، noisy، “and” gate (Junker& Sijtsma، 2001) model is used. Results showed a significant disparity betweenproportions of correctly answering and mastering skills required to solve an item.Advantages ofCDMsare discussed aswell as a CDM-basedmethod to filter distractorresponse categories that can aid instructors to diagnose a student’s attribute mastery.
خلاصه ماشینی:
١- فراهم کردن شواهدی در مورد روایـی سـازه آزمـون ریاضـیات پایـه هشـتم تیمز ٢٠٠٧ بر اساس مدل های سنجش تشخیصی شناختی ؛ ٢- نشان دادن چگـونکی کـاربرد یکی از پرکاربردترین مدل هـای سـنجش تشخیصـی شـناختی ، یعنـی نسـخه غیرجبرانـی و کاهش یافته مدل یکپارچه بـا پـارامترپـردازی مجـدد١ (Reduced NC-RUM) بـرای بررسـی صفات ، فراینـدها، و دانـش مـورد نیـاز بـرای پاسـخگویی بـه سـوال هـای ریاضـیات تیمـز و شناسایی نقاط ضعف و قوت دانش آموزان ایرانی در این صفات با استفاده از داده های تیمـز ٢٠٠٧ است ؛ و ٣- مقایسه عملکرد دو گروه دانش آموزان دختـر و پسـر ایـران در صـفات و مهارتهای شناختی زیربنایی آزمون ریاضیات پایه هشتم تیمز ٢٠٠٧.
نمودار ١: رابطه بین تعداد صفات تسلط یافته و نمره کل مشاهده شده (به تصویر صفحه مراجعه شود) ٢- برای تعیین این که تا چه اندازه سوال های آزمون ، اطلاعات تشخیصی فراهم می آورنـد، عملکرد دانش آموزانی که در مهارت هـای مـورد نیـاز یـک سـوال بـه تسـلط رسـیده انـد بـا عملکرد دانش آموزان غیرمسلط مورد مقایسه قرار گرفـت .
نمودار٣: درصد دانش آموزان مسلط در هر صفت براساس نقطه برش ٠/٦٠ (به تصویر صفحه مراجعه شود) سوال سوم پژوهش : آیا بین عملکرد دانـش آمـوزان دختـر و پسـر پایـه هشـتم ایرانی در سوال های ریاضیات تیمز ٢٠٠٧ از لحاظ الگوی تسلط بر مهـارت هـا یا صفات شناختی تفاوت هایی وجود دارد؟ یک یافته مشترک و رایج در خصوص مقایسه پیشرفت ریاضی دختران و پسران ایـن اسـت که برتری پسران نسبت بـه دختـران در ریاضـیات در طـول سـالهای مقطـع راهنمـایی آغـاز میشود و در سالهای مقطع متوسطه ، در بسـیاری از حـوزه هـای ریاضـی، پسـران از دختـران بسـیار سـبقت مـیگیرنـد(ما١، ١٩٩٥؛ ناصـر و بـایرن بـام ٢، ٢٠٠٥).