خلاصه ماشینی:
در اینجا اشاره به این نکته ضرور دیده میشود که به هر تقدیر این کتاب با بنمایهی آغازین کهن،از توصیفهای شرقی قرون وسطایی(و نه رسمی درباری)ساختاری حکایی-روایی و سرگذشتی برگرفته،و بانوی روایتگر آن با نامی ایرانی،یعنی شهرزاد،که تسلسل زنجیرهی قصه در قصهی آن را معناپذیر میکند،از جمله با داستان درمانی رمز«چیرگی عشق بر نفرت و تقدیر کور»را به جهت خاص و عام برمیتابد!هم از اینروی میتوان گفت،شهرزاد مثال روشن متکی به نفسزنی است که با درک بجا نسبت به اقدام خطرناک و متعقلانهی خویش،شهریاری را که از سر خشم و انتقام(خیانت زنان)خونریز شده و دختران بیگناه مردم را پس از کامکشی و لذت شبانه،فردایش به دم تیغ میسپارد،نه تنها بر سر جا مینشاند،بل اشراقی گناهشناخت و خردیاب را نسبت به زن در او به وجود میآورد.
برای شناخت این اثر سبک و سیاقهای فکری و گونهگون وجود دارد و از چند خوانشی آن با همهی پژوهشهایی که انجام شده تحقیقات به روزتر دیگری را پیشرو قرار داده است!و اکنون چنانکه دیده میشود،برخی از پژوهشگران و نویسندگان و نیز هنرمندان معاصر ایران نسبت به هزار و یک شب(هزار افسان)به جهتی چند و از جمله خاستگاه ایرانی بودن آن،حساسیت نشان میدهند.