خلاصه ماشینی:
"ب:توأمان،نویسندهء عزیز دربارهء این کلمه مطالبی ممتع و آموزنده از منابع مطمئن نقل کردهاند که به ویژه منقولات آثار الباقیه بیرونی،مؤید نظر اینجانب است ولی به نظر میآید انگیزهء اصلی نویسندهء محترم آن بوده که تذکر دهند چرا شارحان به خواستگاه شاعر در بیت زیر توجه نکردهاند: گردون چو کرد نظم ثریا به نام شاه من نظم در چرا نکنم از که کمترم و افزودهاند شاه در این بیت منصور است و به جهت جناس لفظی شعر کسی متوجه نشده است زیرا نظر حافظ آن است که:«گردون نظم ثریا را به نام منصور(منثور)کرده است،اکنون که گردون ثریا را از نظر ترتیب ستارگان به خاطر نام شاه منصور،(منثور)و متراکم کرده تا جناسی اینچنین به وجود آید،چرا من اصل معنی منثور را که کثرت و فراوانی در در لفظ است در نظر نگیرم و الفاظ همچون در خود را با انشاد نظم و شعر به رشتهء تحریر نکشم.
انگلیسیها که همواره-بطوریکه قبلا گفتیم-قصد تضعیف ایران را داشتند پس از جدا ساختن هرات به خیال افتادن که مرو و خیوه را نیز از خراسان منتزع گردانند تا مرزهای افغانستان که به اصطلاح سپر بلا و پیشمرگ هندوستان بود کاملا از گزند حوادث احتمالی در امان بماند به همین جهت،قبلا میرزا یعقوب خان ارمنی پدر میرزا ملکم خان معروف(ناظم الدوله)مؤسس فراماسونری در ایران را که سابقا در سفارت روسیهء تزاری سمت مترجمی داشت و در تمام مدت زندگی برای انگلیسیها جاسوسی میکرد با لباس مبدل به خوارزم نزد خان خیوه و مرو فرستادند تا او این دو شهر را از ایران جدا گرداند و وی نیز چندین هزار از افراد مسلح قبایل را به خراسان فرستاد تا به کشت و کشتار و قتل و غارت مردم شهرها بپردازند حمزه میرزا حشمت الدوله والی خراسان،به مقابلهء قبایل غارتگر مأمور گردید و در ابتدای امر توانست به کمک قوام الدوله آنها را در ناحیهء سرخس شکست دهد و وادار به عقب نشینی نماید."