چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی درماندگی آموخته شده در نهادهای پزشکی، به مطالعهی موردی بیمارستان های شهر تهران پرداخته است. درماندگی آموخته شده؛ حالتی است که موجود درمانده، رویدادها را از کنترل خویش خارج میبیند و این باور در او ایجاد می شود که رویدادها از حوزهی پاسخدهی او بیرون است. جامعه آماری تحقیق بیماران بیمارستانهای شهر تهران است که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفتهاند، ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. همچنین تفاوت میزان درماندگی در دو جنس زن و مرد مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که درماندگی آموخته شده در نمونه با آلفای83/0و سطح اطمینان (p ≤ 0 /05) وجود دارد. بر اساس نتایج تحقیق رابطهی بین احساس درماندگی آموختهشده در بیماران و عوامل اجتماعی، میتواند به سطح نسبتا پایین عدم کنترل بر شرایط، ناکامی و تزلزل و بیثباتی بین فعالیت فرد و دریافت پاسخ، نسبت داده شود. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش میزان میانگین درماندگی آموخته شده در مردان برابر 051/3 و در زنان برابر 079/3 میباشد. که با سطح اطمینان (p≥ 0 /05 ) نشان میدهد بین درماندگی آموخته شده در زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی درماندگی آموخته شده در نهادهای پزشکی ، به مطالعه ی موردی بیمارستان های شهر تهران پرداخته است . درماندگی آموخته شده ؛ حالتی است که موجود درمانده ، رویدادها را از کنترل خویش خارج می بیند و این باور در او ایجاد می شود که رویدادها از حوزه ی پاسخ دهی او بیرون است . جامعه آماری تحقیق بیماران بیمارستان های شهر تهران است که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته اند، ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است . همچنین تفاوت میزان درماندگی در دو جنس زن و مرد مورد بررسی قرار گرفت . یافته های تحقیق نشان می دهد که درماندگی آموخته شده در نمونه با آلفای ٠.٨٣و سطح اطمینان (٠٥. ٠ ≥ p) وجود دارد. بر اساس نتایج تحقیق رابطه ی بین احساس درماندگی آموخته شده در بیماران و عوامل اجتماعی ، می تواند به سطح نسبتا پایین عدم کنترل بر شرایط ، ناکامی و تزلزل و بی ثباتی بین فعالیت فرد و دریافت پاسخ ، نسبت داده شود. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش میزان میانگین درماندگی آموخته شده در مردان برابر ٣.٠٥١ و در زنان برابر ٣.٠٧٩ می باشد. که با سطح اطمینان ( ٠٥. ٠ ≤p) نشان می دهد بین درماندگی آموخته شده در زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
"طبق نظریه درماندگی آموخته شده ی سلیگمن ، زمانی که فـرد در موقعیـت ناکـامی هـای متعدد اجتماعی ، قرار بگیرد و احساس ناتوانی کنترل بر شرایط محیط را تجربه نماید و بی تـأثیر بودن فعالیت و پاسخ خود را احساس کند، دچار نوعی تزلزل و بی ثباتی خواهد شد و در موقعیت های بعدی نیز با وجود امکان موفقیت ، پیشاپیش شکسـت را مـی پـذیرد.
با توجه به رویکرد ارائه شـده در چـارچوب نظـری کـه بیانگر ارتباط بین درماندگی آموخته شده با جامعه و عوامل اجتماعی است این پژوهش در پـی بررسی فرضیه های تحقیق می باشد.
نتایج حاصل از این تحقیق با بررسی های انجام شده توسط بل - گردلر، و سلیگمن که معتقد هستند افرادی که شکست های پیاپی نصیبشان شده است موفقیت های گاه به گاهی خود را نیز باور ندارند لذا ناکامی و به دنبال آن احساس درماندگی را تجربه می کنند همخوانی دارد.
همچنین از مقایسه ی متغیرهای تزلزل و بی ثباتی ، ناکامی اجتماعی ، عدم کنترل بر شرایط و جامعه پذیری در بین زنان و مردان ، این نتایج به دست آمد که میزان تزلزل و بی ثباتی در بین مردان به طور معنی داری بیشتر از زنان می باشد یعنی مردان در صورتی که دریابند بر شرایط هیچ کنترلی ندارند و قادر به تغییر وضعیت خود نیستند بیشتر از زنان در معرض فقدان انگیزه برای برگشت مجدد به فعالیت های اجتماعی ، کاری و..."