خلاصه ماشینی:
"وی با استناد به کلام یکی از صوفیان5چنین استنباط نموده است که اختلاف روانشناختی دو نوع تجربه باطنی صوفیانه و تجربه و حیانی پیامبر در آن است که صوفی،پس از کسب آرامش و اطمینانی که با تجربه اتحاد بدان دست مییابد،مایل نیست به زندگی طبیعی و واقعی این جهانی برگردد و در صورت برگشت نیز رجعت وی سود چندانی برای بشریت دربر ندارد، حال آنکه پیامبر(ص)پس از تجربه اشراقی خویش بازمیگردد و به قصد کنترل تاریخ وارد جریان زمان میگردد،تا از این راه جهان تازهای از ارزشها و کمال مطلوبها را بیافریند.
6اقبال علت عقیم بودن شیوههای صوفیانه در ایجاد حرکت و جوشش«دینی-اجتماعی»را در قیاس با حیات و جنبشی که در متن زندگی پیامبر(ص)وجود داشت،اینگونه تبیین مینماید: «برای صوفی تجربه اتحادی یا اشراق،مرحله نهایی اوست ولی برای پیامبران این تجربه منجر به بیدار شدن نیروهای روانشناختی او میگردد که جهان را تکان میدهد و بشریت را کاملا دگرگون میسازد."