چکیده:
گســتردگی و تنوع مباحث علم کلام ، متکلمان را بر آن داشــته اســت تا در اثبات مباحث کلامی از روش های گوناگون بهره گیرند. عقل گرایی و نص گرایی از روش هایی اســت که هر کدام در حقیقت نمایانگر طیفی هســتند که مدارس علمی و دانشــوران مختلفی را در بر می گیرند؛ از این رو حتی در یک مکتب و طیف می توان اختلافاتی را تشخیص و نشان داد. در میان عقل گرایان شیعه ، ابن ادریس در فقه (و اصول فقه ) یک نقطه عطف به حسـاب می آید که عقل گرایی و اصـول گرایی را در فقه به جایگاه واقعی خود بر می گرداند. وی گرچه در برابر حاکمیت انحصـاری فتاوای شـیخ طوسـی در فقه ایسـتاد، اما در همان چارچوب روشی عمل کرد. با این همه ، حتی از لحاظ روش شناسی هم می توان میان آنها تفاوت هایی را تشخیص داد. این تحقیق در پی نشان دادن آنها در کنار شباهت ها می باشد. شــیخ طوســی و هم ابن ادریس در مباحث کلامی خود، روش عقل گرایی را بر روش نص گرایی ترجیح داده اند، اما ابن ادریس در تبیین و بررســی مباحث کلامی بیشــتر از عقل بهره جسـته اسـت . البته این بدان معنا نیسـت که شـیخ طوسـی در استدلال ها و بررسی مباحث کلامی توجهی به کار کرد عقل نداشته باشد.
خلاصه ماشینی:
عقل گرایی و نص گرایی در کلام اسلامی با بررسی دیدگاه شیخ طوسی و ابن ادریس حمیدرضا شریعتمداری(نویسنده مسئول ) مرتضی توکلی محمدی چکیده گســتردگی و تنوع مباحث علم کلام ، متکلمان را بر آن داشــته اســت تا در اثبات مباحث کلامی از روش های گوناگون بهره گیرند.
(همان :٥١١) از موارد نقل شـده که عمدة موارد مربوط به عقل در آثار سـید مرتضـی است ، روشن میشـود که ایشـان به دلیل عقل توجه داشـته و حتی آن را در ردیف ادله سه گانه کتاب ، سنت و اجماع قرار داده است ؛ اما از آن به عنوان یک منبع مهم همانند ادله سه گانه دیگر برای اســتنباط احکام یاد نمیکند و شــاهدش این اســت که در کتاب پر حجم الذریعه در حالی که از سـایر ادله و منابع به طور مفصل در بخش های مستقل بحث میکند، از دلیل عقلی بسیار کم و آن هم به صورت پراکنده و جزئی سخن به میان میآورد.
۱۳ از برخی موارد معلوم میشـود که مراد ایشان از دلیل عقل همان اصل عملی عقلی است ، چنان که در بحث خمس میفرماید: مسـئله شـرعی جز از چهار طریق دانسـته نمیشـود؛ کتاب الله ، سـنت متواتر رسول ص و اجماع شیعه امامیه و اگر این سه طریق نبود به سراغ دلیل عقل میرویم و همین دلیل عقل معنای کلام فقهاسـت که به «دلالت اصل » تعبیر میکنند.
(ابن ادریس ،١٤١١، ج ٢: ٥٣٦) در این کلام از تعلیل نمودن به اصــل اباحه معلوم میشــود که مراد از دلیل عقل همان اصل اباحه است .