چکیده:
نظریه کنش گفتار یکی از رویکردهایی است که در حوزه تحلیل گفتمان مطرح شده است. این نظریه در آغاز توسط آستین مطرح شد و سپس به کوشش جان سرل توسعه و تکامل یافت. سرل کنش های گفتاری را به پنج دسته اظهاری، اعلامی، عاطفی، ترغیبی و تعهدی تقسیم بندی نمود. مقاله حاضر براساس نظریه کنش گفتار سرل، خطبه حضرت زینب سلام الله علیها را در کوفه بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که کنش های اظهاری، عاطفی و ترغیبی به ترتیب بیشترین کاربرد را در این خطبه داشته و در مقابل کنش های اعلامی و تعهدی به هیچ وجه به کار نرفته است. تطابق بافت موقعیتی خطبه با انواع کنش های به کار رفته در متن و بسامد آن ها، نشان از قدرت بالای مخاطب شناسی و درک عمیق آن حضرت از بافت موقعیتی است. روش استفاده شده در این بررسی، تحلیل محتوا (یا گفتمان) است و واحد تحلیل، مضمون در نظر گرفته شده است.
خلاصه ماشینی:
"پیشینه تحقیق براساس بررسی نویسندگان این مقاله ، پیش تر پژوهشی با همین رویکرد و با عنوان «تحلیل متن شناسی زیارتنامه حضرت امام رضا٧ بر پایه نظریه کنش گفتار» به قلم محمدرضا پهلوان نژاد و مهدی رجب زاده انجام شده که در نشریه مطالعات اسلامی: فلسفه و کلام (١٣٨٩) به چاپ رسیده است که البته از جهت بستر پژوهش با مقاله حاضر متفاوت است .
در این پاره گفتار، حضرت زینب سلام الله علیها با درود فرستادن برجد خویش ، نسب خویش را به مردم غفلت زده کوفه یادآور میشود تا از این رهگذر، تأثیر بیشتری را بر مخاطب القا نموده ، وجدان خفته آنان را بیدار ساخته و آگاه شوند که دستشان به خون چه کسانی آلوده شده است .
«یا أهل الختل و الغدر» (ای اهل خدعه و نیرنگ ) این پاره گفتار نیز اگرچه در ظاهر ندایی است ، اما در واقع هدف (کنش غیربیانی) حضرت سلام الله علیها جلب توجه مردم برای شنیدن سخنانش نیست ، بلکه بدین وسیله ، اخلاr آنان را توصیف نموده و به فریبکاری و خیانت متهم مینماید.
«فلا رقاءت الدم◦عة ¤ و لا هداءت الرنة ¤» (اشکهایتان خشک مباد و ناله هایتان خاموش مباد!) این دو جمله که بر نفرین دلالت دارد، در هجو اهل کوفه بیان شده و چون بیانگر احساس انزجار آن حضرت نسبت به آنان است ؛ کنش عاطفی محسوب میشود.
) این دو جمله بیانگر اظهار تأسف حضرت زینب سلام الله علیها نسبت به اهل کوفه است و از جمله کنش های عاطفی در نظر گرفته میشود."