چکیده:
بازاندیشی در مورد خویشتن و عرصههای مختلف زندگی و گزینش از بین بدیلهای مختلف، از فرصتهایی است که جوامع جدید در اختیار قرار داده است. این مقاله به بررسی بازاندیشی و عوامل مرتبط در میان جوانان شهر یزد پرداخته است. این پژوهش با روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه، 384 نفر از جوانان شهر یزد را به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که بین زنان و مردان از نظر میزان بازاندیشی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما بین میزان تحصیلات و میزان درآمد با بازاندیشی رابطه معنیداری مشاهده شد. همچنین بین میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، دینداری و جهان گرایی فرهنگی با بازاندیشی رابطه معنیدار وجود دارد، هر چند رابطه بین دینداری و بازاندیشی رابطه معنیدار و معکوس است. براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، جهان گرایی فرهنگی و دینداری مهمترین متغیرهای تبیینکننده بازاندیشی در میان افراد مورد مطالعه است.
خلاصه ماشینی:
"یافتههای تحقیق رجبلو و اصغری (1389) نشان میدهد که فرضیه کلی پژوهش وجود رابطه معنادار میان جهانیشدن و بازاندیشی تعاملات جوانان دانشجوی ایرانی است، که برای پذیرش آن، چهار فرضیه فرعی فردی شدن تعاملات جنسی، پذیرش الگوهای تازه، سطح روابط جنسی و داشتن تجربههای گوناگون دوستی با جنس مخالف مورد آزمون قرار گرفتهاند.
این بازاندیشی تحت تأثیر چهار عامل قرار میگیرد: نخست، قدرت است؛ قدرت، محقق دانش را در خدمت منافع گروهی قرار میدهد؛ دوم، به نقش ارزشها باز میگردد؛ ارزشها مبنای عقلانی ندارند و هر تغییری مبتنی بر بازاندیشی، تحت تأثیر ارزشها نیز قرار میگیرد؛ سوم، پیامدهای ناخواسته است؛ بازاندیشی جهان مدرن، امکان مسدود شدن پیامدهای ناخواسته را از بین برده و هر زمان احتمال وقوع آنها وجود دارد؛ چهارم، گردش دانش اجتماعی است؛ دانشی که به گونهای بازاندیشانه در شرایط بازتولید نظام به کار بسته میشود (گیدنز، 1380: 45-44).
حاصل این فرآیند، بهوجود آمدن هویتهای جدید در میان جوانان که با توجه به ویژگیهای سنی، کنجکاوی، تنوع خواهی و نوگرایی بیشتر آنها نسبت به دیگر گروههای جامعه این گروه را در مسیر و روند جهانیشدن فرهنگی قرار میدهد و از آنجایی که ویژگی بازاندیشی در آنها آشکارتر از گروههای سنی دیگر است، بسیار آمادهاند تا روند جهانی شدن را در بستر جامعه آسان کنند و همگام با آن، زندگی اجتماعی و کنشهای خود را مورد بازاندیشی قرار دهند."