چکیده:
انسان با پیشرفت روزافزون علوم، با سوالاتی درباره رابطه این علوم با دین مواجه می شود. ترابط میان «علم و دین» از جمله مسائلی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. این تحقیق بر آن است که رابطه علم و دین را از نگاه علامه طباطبائی بررسی نماید و با تتبع در آثار ایشان، مباحثی را که درباره این موضوع مطرح کرده اند، استخراج، تنظیم و سپس توصیف و تحلیل کند. ایشان معتقد است علم و دین روابط متقابلی با هم دارند؛ شکوفایی علم و دانش در تمدن های جهان، مرهون تدابیر و تشویق های دین است و علم نیز در تحکیم باورهای دینی سهم بسزایی بر عهده دارد. علامه با انکار تعارض واقعی میان علم و دین، برای رفع تعارضات ظاهری پیش آمده، راه حل هایی را ارائه می کند. ایشان عمده این تعارضات را با تقدم گزاره های قطعی بر ظنی و یا از طریق تمایز قلمرو علم و دین، رفع می نماید و در بسیاری از موارد با تبیین و تفسیر صحیح از آموزه های دینی، عدم تعارض واقعی میان علم و دین را نشان می دهد.
The question of the relationship between science and religion has been of the special concern of thinkers. This research seeks to investigate the relationship between science and religion from the view of Allamah Tabatabai. He believes that there is a mutual relationship between religion and science; the florescence of science and knowledge in the world is indebted the positive contribution of religion، and science has an important role in the consodolation of religious beliefs. Rejecting the idea that there is a real conflict between science and religion، Allamah offers solutions for the elimination of apparent conflicts. He removes most of these conflicts by preferring definite propositions to conjectural propositions or by distinguishing between the realm of science and that of religion. In many cases he offers obvious explanation of religious teachings to show that there is no contradiction between science and religion.