چکیده:
رویکرد معنویت گرا به دین که برخی از روشـنفکران ایـران بـا عنـوان «پـروژة عقلانیـت و معنویت » مطرح کرده اند، با گوهر دین دانسـتن معنویـت قصـد دارد تعامـل دیـن بـا دنیـای
مدرن را سامان بخشد و بین این دو مهربانی ایجاد کند. تلقی مذکور با اصـیل دانسـتن بعـد
معنوی دین و تعریفی فرادینـی از معنویـت در ایجـاد همزیسـتی مسـالمت آمیـز میـان افـراد معنوی جهان از هر دیـن و آیینـی مـیکوشـد و از سـوی دیگـر دیـن و دینـداران را از بـه اصطلاح تنگناهای قالبی که به زعم ایشان ، شریعت به آنان تحمیـل کـرده ، رهـا کنـد. ایـن رویکرد مبتنی بر نگاه کارکردگرا، با مغفول نهادن پشتوانه های نظری دین ، خواسـتار تبیـین نوعی معنویت سازگار با مبانی فکری جدید در دنیای مدرن است .
به نظر میرسد به رغم آنکه مهم ترین مولفه ادعـایی ایـن رویکـرد، تعامـل معنویـت و عقلانیــت بیــان شــده اســت ، نمــیتــوان آن را رویکــردی عقلانــی خوانــد؛ زیــرا بــر گزاره هایی مبتنی است که از راه تجربی اثبات پذیر نیست و انسان مـدرن را در تضـاد با اصالت عقل خودبنیاد به تقلید و تعبد در این حوزه فرا میخواند. افـزون بـر آن ، در این رویکرد، مولفه ها سـازگاری و یکپـارچگی لازم را ندارنـد و کـل ادعـا را دچـار خودویرانگی میکنند. بعد دیگری که سبب ایجاد چالش در این رویکـرد مـیشـود، ناکارآمدی نظریه در مقام عمل است . رنج خودفریبی و اضطراب ناشـی از ناآگـاهی از شرایط آینده ، از معضلاتی است که رویکرد معنویت گرا به آن دامن میزند.
مقاله حاضر بر اساس رویکردی تحلیلـی - انتقـادی بـرای بررسـی محتـوایی و میـزان کارآمدی، رویکرد مذکور را در حوزة معنایی، کارکردها، مولفـه هـای سـاختاری و غایات ، تحلیل و بررسی میکند.
خلاصه ماشینی:
"آیا فردی که به چنین گزینشی دست میزند، دچار رنج خـودفریبی نخواهـد شـد؟ آیا نمیتوان فرض کرد که حقایقی مخالف ، خوشایند مـا باشـند؟ در ایـن صـورت اگـر گزینشی که ما برای رویارویی با جهان به نحو دلپذیرتر انتخاب کردیم ، مخـالف حقـایق طبیعی جهان بود، آیا سبب ایجاد سختیهای روحی بیشـتر بـر اثـر عمـل خـلاف طبـع طبیعی جهان نخواهد بود؟ به ویژه که در این رویکرد، ادعا شده قـوانین انسـان معنـوی، قراردادی نیستند و انسان معنوی قائل به اثر طبیعی و پاسخ گویی اخلاقی جهـان نسـبت به عملکرد انسان در زندگی خویش است ، حال چگونه و از چه راهی اطمینان یابیم کـه گزینش این راه ـ بدون پشتوانۀ نظری ـ حاصل نیکـی در سـاخت روحـی ماسـت ؟ آیـا راهی به حقیقت وجود دارد که روش سلوک بر اساس آن را بیابیم ، یـا اینکـه بـه روش آزمون و خطا باید امور موافق و مخالف طبع خویش را دریابیم ؟ آیا مـیتـوان آزمـون و خطا را در چنین مسیر خطیری که ممکن است هیچ گاه جبـران شـدنی نباشـد پـذیرفت ؟ هیچ کس – به ویژه کسی همچون آقای ملکیان که قائل به حقیقـی بـودن رابطـۀ عمـل و جزاست - نمیتواند مدعی آن باشد که چون من چنان نگاهی به جهان دارم ، جهان نیـز این گونه خواهد بود."