چکیده:
امروزه اهمیت نقد و تاثیر آن بر نشر علم و دانش بر کسی پوشیده نیست و به همین دلیل روزبه روز بر تعداد علاقه مندان به نقدنویسی و مجلات، وب گاه ها و دیگر منابعی که به نقد منابع اطلاعاتی، به ویژه کتاب، می پردازند افزوده می شود. با وجود افزایش تعداد مجلات نقد و علاقه مندان این حوزه، منابع آموزشی مرتبط با نقد و نقدنویسی بسیار اندک است و اصطلاحا نقد معیاری که مبنای عمل نویسندگان شود وجود ندارد. نقد معیار نقدی است که براساس آن می توان دیگر نقدها را از نظر محتوایی و ساختاری و دیگر عناصر نقدنویسی، سنجید. در این نشست ضمن تعریف نقد و نقد معیار، ملاک های نقد معیار شامل ضرورت همسویی بینش ناقد و نویسنده در نوشتن نقد، توجه به مخاطب اثر در نقدنویسی، درک شرایط پیدایش اثر، خارج نشدن از موضوع نقد، تغییرندادن عبارات نویسنده، گزارش اشتباهات محتوایی نویسنده و مغالطاتی که در نوشته دارد، بررسی مستندات و منابع نویسنده، بررسی تاریخ ها و سنوات و آمار و ارقام و اعداد استفاده شده، بررسی منابع نویسنده و روشن کردن دست اول بودن یا نبودن آن ها، مطالعه نقدهای احتمالی نوشته شده بر اثر مورد نقد، استفاده از تصویر و نمودار و عکس برای درک بهتر موضوع، ثبت دقیق کتاب شناسی مقاله، دوری از معنابافی و ساختار نقد معیار مطرح شد.
خلاصه ماشینی:
تجربـه دیگـرم از ایـن روش بازمی گـردد بـه آن روزی کـه دربـاره ایـن جملـه معروف سـخن می گفتـم کـه پیش ترهـا روی دیـوار دبیرسـتان مـا و جاهـای دیگـر و پشـت اسـکناس های ده تومانی نوشـته شـده بود: «دیانت ما عین سیاسـت ماسـت و سیاسـت ما سال دومب،هارم٤ا٩ره١٥٣ عیـن دیانـت ما»(مدرس ، خرداد ١٣٠٢: ١٩٨).
ایـن نـوع نوشـته ها عمومـا حرف خاصـی بـرای گفتـن ندارند و می تـوان مجموع سـخن را در یک یا دو جملـه یا در همان عنـوان اثـر بیـان کـرد، ولـی نویسـنده ابتدا بـه اجمـال موضـوع را طرح می کند؛ سـپس پرسـش هایی دربـاره موضـوع طـرح می کنـد که جوابشـان نوعـا در خود موضـوع آمده یا بدیهـی اسـت ؛ بعـد بـا تفصیـل بیشـتری همان موضـوع را بـه تفکیـک دنبـال می کند و مثـلا بـه پرسـش ها پاسـخ می دهد و دوبـاره همـان نتیجه را می گیـرد کـه در ابتدا طرح کـرده بـود.
ایـن بنـده امیـدوار اسـت این نوشـتار که حسـب امر یکـی از اسـتادان ، با زبانی سـاده و بـه دور از قلمبه گویی هـای رایج نوشـته شـده و خود صـورت معنابافانـه ای از این جمله سـاده اسـت کـه «اگـر بـا منطـق آشـنا نباشـیم ، غلـط بـودن برخـی اندیشـه های خود و دیگـران را درک نخواهیـم کـرد و در نتیجـه ، به شـیوه های مختلف معنـا خواهیم بافت و بـد خواهیـم نوشـت »، لااقـل در رسـاندن همین پیام کوتـاه موفق بوده باشـد.