چکیده:
از دیرباز، رویکرد به ایجاز، به پیدایش کوتاهنوشتههای بسیاری در ادبیات قدیم منجر شده است. در ادبیات معاصر، در تداوم همین رویکرد و نیز تحت تأثیر عوامل اجتماعی و ادبی گوناگون، توجه و اقبال شایانی به ایجاز در کلام شده است و ایجاز در کلام به گرایش روزافزون به کوتاهنوشتهها و کوتاهسرودهها انجامیده است. از سویی دیگر، بخش عظیمی از صنایع ادبی در ادبیات قدیم، علاوه بر زیربنای زیباییشناسانه، روی در ایجاز داشته و با اقتصاد واژگان در پیوندی تام بوده است. «کاریکلماتور» از معدود متون ایجازی است که علاوه بر رویکرد صرفهجویی در واژگان، بر مبنای صنایع ادبی، که خود روی در ایجاز دارند، بنا شده است و به این طریق از دو شیوۀ ایجاد ایجاز استفاده کرده تا علاوه بر موجز بودن وجهۀ هنری یک اثر ادبی را نیز از دست ندهد؛ وجههای که در اغلب کوتاهنگاشتهها وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
«کاریکلماتور» از معدود متون ایجـازی اسـت کـه عـلاوه بـر رویکـرد صرفه جویی در واژگان ، بر مبنای صنایع ادبی ، که خـود روی در ایجـاز دارنـد، بنـا شده است و به این طریق از دو شیوة ایجاد ایجاز استفاده کرده تا علاوه بـر مـوجز بودن وجهة هنری یک اثر ادبـی را نیـز از دسـت ندهـد؛ وجهـه ای کـه در اغلـب کوتاه نگاشته ها وجود ندارد.
درحقیقت ، کنایه ذکر مطلبی و دریافت مطلبی دیگر است و همان حذف کردن مطلب دیگر، که مراد اصلی گوینده است ، به ایجاز منجر می شود؛ ایجـازی که برای کوتاه نوشته ای چون کاریکلماتور بسیار مهم و کارامـد اسـت : «بسـیار شـاعران ، دست هم دیگر را می خوانند، اما از روی دست یک دیگر نمی نویسند» (گل کار، ١٣٨٧: ٣٨)؛ «برای این که حرف های بودار نزند، قبلش مسواک می زد» (گل هاشم ، ١٣٨٩: ١٠٢) ١٠.
کاریکلماتور نیز در بدو پیدایش قالبی بسته نبوده و حتی ایجاز را کـه مهـم تـرین مشخصـة کاریکلماتور است شرط اصلی آن نمی دانستند؛ اما اینک ، پس از گذشت سال ها از نگـارش نخستین کاریکلماتورها و آفرینش کاریکلماتورهـای بسـیار، و بـا توجـه بـه وجـوه ممیـز کاریکلماتور از دیگر نثرهای ایجازی ، می توان ویژگی هایی را برای این گونة ادبی برشـمرد؛ علاوه بر ایجاز، که مهم ترین مشخصة کاریکلماتور است ، باید به توجه کاریکلماتورنویسان به صنایع ادبی اشاره کرد.