چکیده:
ملکوت بهرام صادقی (1315-1363) تاکنون فقط یک داستان بلند در حوزۀ داستانهای اسطورهای و جریان سیال ذهن به شمار میرفت. این نظر در جای خود درست و تأییدشده است؛ اما از منظر «رئالیسم جادویی» هیچگاه به طور جدی به این اثر پرداخته نشده است. حال آنکه رگههای قوی این جریان چنان در آن بازتاب یافته است که میتوان آن را سرآغاز و نقطۀ عطف رئالیسم جادویی در ایران دانست. این مقاله ویژگیهای مهم سبک رئالیسم جادویی ـ عناصر خیالی، رﺅیایی، جادویی، اسطوره، دهشت و توجیهناپذیری وقایع، روایت پیچیده، و توصیفهای اکسپرسیونیستی و سوررئالیستی ـ را در شخصیتها، حوادث و اعمال شگفتانگیز، اشیا، و فضای ملکوت صادقی بررسی و آن را سرآغاز این سبک در ادبیات داستانی معاصر ایران معرفی میکند.
خلاصه ماشینی:
"«مع ق شدن کشیش نیکانورینا» (مارکز، ١٣٨٩: ١٢٤) برای اثبات خدا به صورت واقعی ، «اعتقـاد بـه مرگ زودهنگام » (مارکز، ١٣٨٩: ١٢٨) کسی که سرهنگ آئورلیانو بوئنـدیا را اعـدام کنـد در صد سال تنهایی ، «توقف رشد خودخواستة اسکار ماتزراث » (گـراس ، ١٣٧٦: ١٠٩)، قهرمـان طبل حلبی ، در سه سالگی و «صدای وحشتناک او که شیشه ها را می شکند» (گـراس ، ١٣٧٦: ١٤٩)، «برتری اشیا» (گراس ، ١٣٧٦: ١٠٨-١٠٩) در نظام زندگی بشـر و «قطعـه قطعـه کـردن گوشت با چشم به جای کارد» (گراس ، ١٣٧٦: ١٤٦) توسط ماتزراث در این رمان ، «بال هـای چندرنگ دومتری فـورز» (سـیدحسـینی و دیگـران ، ١٣٧٨: ٢٨٣٠)، زن بنـدبـاز سـیرک ، در شب های سیرک آنجلا کارتر، «وجود غولان و پریان دریایی و بسملة نیمه انسان و نیمه پری و کشمکش آن ها» (نیکوبخت و رامین نیا، ١٣٨٤: ١٤٦-١٤٧) در روستای جفره در رمـان اهـل غرق منیرو روانی پور، «تبدیل موسرخه به حیوانی شبیه موش و گاو» (پورنامداریان و سیدان ، ١٣٨٨: ٥٣) در مجموعه داستان عزاداران یل غلامحسین ساعدی ، و «دیدار میرزاحسین و یک زن جوان با یک سید مرموز و روانی شدن آن ها و نیز قتل قره سید به دسـت یـک ناشـناس » (سیدحسینی ، ١٣٨٥: ٣٧٠-٣٨٤) در رمـان رازهـای سـرزمین مـن رضـا براهنـی از عناصـر جادویی و رؤیایی و اسطوره ای اند که سبک رئالیسم این آثار را جادویی کرده است ."