چکیده:
بررسی لهجهها و گویشهای ایرانی امروزه بیش از گذشته مورد توجه پژوهشگران ایرانی،
بویژه زبانشناسان قرار گرفته است. بدون شک نتیجۀ این نوع پژوهشها بالمآل برای
تحقیقات زبانی، ادبی، تاریخی، جامعهشناسی، مردمشناسی و جز آن مفید خواهد بود. در
این مقاله انواع واژه، از نظر ساخت، در گویش کلیمیان اصفهان مورد بررسی قرار گرفته
است.
خلاصه ماشینی:
"free morpheme 10- علائم آوا نگار زیر در این مقاله به کار رفته است: صامت ;ذ= ;د= d ;خ= x ;چ= č ; = ;ث= θ ;ت = t ;ب= b ;پ= p ;ن= n ;م= m ;ل= l ;گ= g ;ک= k ;ق= a ;ف= f ;ژ= ž ;ر=r همزه = ;ی= y ;ش = š ;هـ= h ;و= v مصوت او = ; euاو = ; ouاو = ; uای = ; iا = ; oا = ; eآ = â ;ا = a واژۀ "مشتق" علاوه بر یک یا چند واژک آزاد دارای یک یا چند وند اشتقاقی[11] است، مانند pil-ak (پولک)، gand-a (گندیده).
جزء غیر فعلی در فعل مرکب شامل انواع زیر است: اسم: ou-kafdan (آب افتادن)، band-baθθan (بند زدن)، pand-dan (پند دادن).
نوع غیر بسیط آنها نیز به دو گروه مرکب و مشتق تقسیم میگردد: یک- مرکب یک گروه واژه از نظر نوع اجزاء ترکیب شده به دستههای زیر تقسیم میگردند: الف- اضافهای: که کسرۀ اضافهای به صورت بالفعل یا بالقوه بین دو اسم یا اسم و صفت قرار میگیرد، مانند pir-e-âmu (پسر عمو)، âli-ðard (آلو زرد)، ov- âš (آبگوشت).
-e: با اسم و یا ستاک گذشته فعل ترکیب میشود و اسم یا صفت مفعولی میسازد، مانند dið-e (دوده)، ferfer-e (فرفره)، darkafd-e(افتاده).
-ešd: صورتی از پسوند –eš است که با ستاک حال فعل ترکیب میشود و اسم مصدر یا اسم میسازد، مانند xor-ešd (خورش)، gard-ešd (گردش).
-un: با ستاک حال فعل ترکیب میشود و صفت با اسم میسازد، مانند âvið-un(آویزان)، enâband-un (حنابندان)."