چکیده:
شیخ بهایی عالم ذوالفنون عصر صفوی است که در علوم مختلف آثار مهمی بر جای گذاشته است و هنوز نیز اثرگذاری وی بر علم و فرهنگ ایرانزمین به خوبی روشن است. مقاله حاضر سعی دارد دیدگاههای کلامی وی را در اصول اعتقادی، با استفاده از آثار خطی و چاپی وی ارائه دهد. ایشان با رویکردی عقلی و نقلی به تبیین مسائل پرداخته است و همگام با متکلمان مدرسه حله مخالفت خویش را با فلاسفه در مسائلی مانند معراج روحانی، قدم عالم، مسبوقیت حدوث به ماده، و معاد روحانی بیان کرده است. ایشان اجتهاد در امور دنیایی و قضا شدن نماز را بر پیامبر جایز میداند و دلیل عدم جواز سهو بر پیامبر را اجماع بیان میکند. او برای امام دو مرتبه از علم را بیان میکند و ایمان را تصدیق قلبی و اقرار لسانی میداند و با توجیهی کلام نفسی را قبول میکند.
خلاصه ماشینی:
"افضلیت اهل بیت از شیخ بهایی پرسیدند که برخی مخالفان بدون ارائه دلیل معتقدند یک حرف قرآن افضل از پیامبر (ص) و ائمه (ع) است، آیا این سخن صحیح است؟ شیخ بهایی در پاسخ گفت: اگر مخالفین از قائلین به کلام نفسی باشند در این صورت معتقد به قدیم بودن کلام الاهیاند و با قدیم بودن کلام الاهی، قرآن هم که کلام الاهی است قدیم میشود و در این صورت کلام از صفات الاهی خواهد بود و صفات الاهی از مخلوقات افضل است؛ اما اگر کلام الاهی حادث بود کلام الاهی چیزی جز حروف و اصوات نیست و دیگر کلام از صفات الاهی نخواهد بود، بلکه از مخلوقات الاهی است و صفت خدا متکلم خواهد بود.
شاید سبب این امر سه چیز باشد؛ اول اینکه وی اثر مستقل و مستدلی در عرصه کلام ارائه نکرده است، در حالی که برخی دیگر از آثار وی چون تهذیب الاصول از کتب درسی حوزههای علمیه بوده است؛ دوم اینکه ایشان نوآوری خاصی در این علم نداشته است، اگرچه دیدگاههای کلامی داشته باشد؛ سوم اینکه عصر وی، عصر ظهور متکلمان و فیلسوفان تأثیرگذاری بوده است؛ کسانی چون میرداماد، سید احمد علوی، ملاصدرا، میرفندرسکی، محقق لاهیجی، ملارجبعلی تبریزی، قاضی سعید قمی و ملامحسن فیض کاشانی که توانستند در جریان کلام و فلسفه شیعی اثرگذاری کنند."