چکیده:
یکی از شیوه های برجستهسازی زبان که در نقد فرمالیستی مورد بحث قرار میگیرد، هنجارگریزی است؛ هنجارگریزی زیر مجموعه مباحث آشنا زدایی به شمار میرود که گوینده در آن با توجّه به غریب سازی زبان چیزهای آشنا به ذهن و هنجارهای عادّی را با زاویه دیدی دیگر و به زبان و بیانی دیگر بازگو میکند تا با انحراف از زبان معیار، سخن خویش را برجسته نماید. در طول حیات ادبی این سرزمین، شاعرانی مورد توجّه اهل ادب قرار گرفتهاند که از حیث زبان و مسائل زبانی نوآوری و خلاّقیّتهایی از خود نشان دادهاند؛ در این میان سهم شاعران معاصر در بیان معانی، با شگردهای بدیع و آفرینش تصاویر ابتکاری در نوع خود چشمگیر و قابل تقدیر است؛ از جمله این گویندگان، نادر نادرپور و هوشنگ ابتهاج در این زمینه، گوی و چوگانی بهم زده و طبع آزمایی نمودهاند تا طرحی نو دراندازند.در این مقاله سعی شده است تا از گونههای هنجارگریزی، هنجارگریزی واژگانی در سرودههای این دوگوینده بزرگ مورد بررسی قرار گیرد و گوشههایی از زیبایی و برجستگی اشعار ایشان برخوانندگان آشکار گردد.
خلاصه ماشینی:
هنجار گریزی واژگانی در اشعار هوشنگ ابتهاج و نادر نادرپور زهرا یوسفلو 1 علی دهقان 2 حمیدرضا فرضی 3 چکیده یکی از شیوه های برجستهسازی زبان که در نقد فرمالیستی مورد بحث قرار میگیرد، هنجارگریزی است؛ هنجارگریزی زیر مجموعۀ مباحث آشنا زدایی به شمار میرود که گوینده در آن با توجه به غریب سازی زبان چیزهای آشنا به ذهن و هنجارهای عادی را با زاویۀ دیدی دیگر و به زبان و بیانی دیگر بازگو میکند تا با انحراف از زبان معیار، سخن خویش را برجسته نماید.
در این شیوه که از آن به عنوان هنجار گریزی واژگانی نام برده میشود، شاعر برای ایجاد رستاخیز کلمات، واژگانی را وارد زبان شعر میکند که تا آن زمان وجود نداشتهاند و یا بندرت از آن واژهها استفاده شده است.
(مسعود سعد،ج2،1021:1364) %%انتهای جدول%%] و در رباعی دیگر همین مضمون را تکرار میکند: [%%ابتدای جدول%%من همت بـــاز دارم و کبـر پلنگروزی، روزی گردهدم چرخ دو رنگ؛ ؛ زان روی مرا نشست کوه آمد و سنگبـر پر تــذرو غلــطم و سینۀ رنـگ (همان) %%انتهای جدول%%] ای آفریدگار: من آرزوی یک تن دارم تا مشعلی برآورد از دل یا آفتابی از جگر خویش و آن را چراغ این شب بی روشنی کند (نادرپور،574:1382) این شعر را نادرپور به هوشنگ ابتهاج تقدیم نموده است؛ شعری که در آن شاعر از تنهایی مینالد و کسی را آرزو می کند که او را از غم ها و گرفتاری ها نجات دهد؛ یعنی از آفریدگار خود درخواست ناجی و حامی دارد.
در هنجار گریزی واژگان در بخش فعل، نادرپور و ابتهاج با آوردن فعلهای نو و در حد خود بینظیر، سبب شدهاند که زبان از فرم خودکار منحرف شود و آنهم موجب زیبایی آفرینی شده که این یکی از خصوصیات برجسته سازی ادبی است.