چکیده:
گریز از هنجارهای نحـوی، یکـی از دشـوارترین شـگردهایی اسـت کـه شاعران برای زدودن غبار آشنایی از زبان شعر به کار بسته اند. این نوشـتار بـه بررســی ایــن نــوع هنجــار گریــزی در زبــان شــعر مهــدی اخــوان ثالــث و احمدشاملو که هر دو از شاگردان نیما و از شـاعران صـاحب نـام معاصـر بـه شمار می آیند، می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"او از اسم هم در ساختمان صفت برتر سود می جوید و این کاربرد، نـه تنها به بافت کلام آسیبی نمی رساند، بلکه سبب تأکیـد بیشـتر و برجسـته سـازی کـلام می شود: مریم تر از مریم آن زن که زایید طفل خدا را (اخوان ثالث ، ١٣٧٤، در حیاط کوچک پاییز، در زندان : ٤٤) سابقه ی این بدعت نحوی را در شعر مولوی می توان سـراغ گرفـت کـه مـورد توجـه شاعران معاصر هم واقع شده است : در دو چشم من نشین ای آنکه از من مـن تـری تــا قمــر را وا نمــایم کــز قمــر روشــن تــری وقت لطف ای شمع جان مانند مـومی نـرم و رام وقــت نــاز از آهــن پــولاد، تــو آهــن تــری (مولوی ، ١٣٧٤: غزل ، ٤٣) شاملو، نیز مصدر را با پسوند ساخت صـفت برتـر پیونـد داده اسـت و بـدین ترتیـب مفهوم ذهنی خویش را در قالب الفاظ برجسته تری فرود آورده است : " آن که شد .
(اخوان ثالث ، ١٣٧٢، آخر شاهنامه : ٨٢، ٣٥) ـ هنجارگریزی درکاربرد عدد ومعـدود: در هـر زبـانی صـورت هـای کلیشـه ای و تکراری برای شمردن اشیاء وجود دارد مثل : یک لیوان آب ، چند بار شتر؛ گاهی شـاعران از این معیارها و صورت های هنجار در زبان گریز می زنند و برای شمارش امـور انتزاعـی ، گاه به امور انتزاعی توسل می جویند؛ مانند: صد سینه سخن (اخـوان ثالـث ، ١٣٧٤، دوزخ امـا سرد: ٢٦٧) گاهی هم برای سنجش یک امر ذهنی از صورت های مادی بهره برده اند؛ مثل ، یک تکه تنهایی (همان : ٢٥٣) از نمونه های به کاررفتـه در شـعر اخـوان مـی تـوان بـه "یـک فلـک بی رحمی ، یک دریا موج شور و یک طوفان مخافت ، دو جنت مهر و یکرنگی " (همـان : ١٣٦، ١٤٦، ١٤٧) اشاره کرد."