چکیده:
یکی از نمونه های نثر مصنوع و فنی اواخـر عصـرتیموری و اوایـل عصـر صـــفویه ،کتاب هشـــت بهشـــت اثـــر حکـــیم ادریـــس بدلیســـی اســـت . ادریس بدلیسی (٩٢٦ ـ ٨٥٦ هـ .ق) مؤلف ایـن کتـاب از منشـیان، موخـان و دانشمندان معروف قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری قمری، معاصـر سـلطان یعقوب آق قویونلو، سپس شاه اسماعیل صفوی در ایران و سلطان بایزیددوم و اوایــل ســلطنت ســلطانســلیم اول در عثمــانی بــودهاســت . مهــتــرین اثــر ادریس بدلیسی و شناخته ترین اثر دربین تمام آثـارشکتـاب «هشـت بهشـت » دربارهی تاریخ عثمانی است . نثر کتاب مصنوع و فنی ، به پیروی از سـبک و ادبیـــات تـــاریخ جهانگشـــا از عطاملـــک جـــوینی ، تـــاریخ وصـــاف از وصـافالحضـره، تـاریخ معینـی از معـین الـدین یـزدی و تـاریخ ظفرنامـه ی تیموری از مولانا شرفالدین علی یزدی است محتـوای ایـن اثـر شـامل شـرح زنـدگانی هشـت سـلطان اول ازسـلاطین عثمانی است که از عثمانبیگ غازی آغاز و به سلطان بایزید دوم و جلـوس یاووز سـلطان سـلیم خـتم مـی شـود. درایـن مقالـه سـعی شـده اسـت ضـمن شناساندن هشت بهشت و چنـد نسـخه ی خطـی ، بـه اختصـار مؤلـف اثـر نیـز معرفی شود.
خلاصه ماشینی:
"» (شمیسا، ١٣٧٧: ١٦٨) ٢) استناد به آیات و احادیث ؛ حکیم ادریس دربیـان علـت ایـن کـه چـرا بـه آیـات و احادیث استناده کرده است ، در مقدمه ی هشت بهشت می گوید: « لـیکن غـرض کلـی و مقصد اصلی از ایراد این شواهد آیات و احادیث و فواید خواطر رحمانی از قدیم و حدیث آن بود که آن چه مسوده ی خط خطانگار این فقیر خاکسار شده و هرچـه سـیاه کـرده ی این دست گناه کار به قلم روسیاه شده و مقوی و مربوط در سلک کلک نزار گشته ، اکنون از پرتو انوار آیات کلام الهی و مصابیح احادیث مصـطفوی و هـم از فـروغ اسـماء سـمای انتمای این خسروان مسند سروری دینی و دنیوی و شـاهان کشورصـوری و معنـوی در نامه ی اعمال این بنده ی تبه کار پریشان روزگار شاید که به ارقام کرام الکـاتبین بـه «رسـم حسنات الابرار سیئات المقربین » مرقوم و مسطور و درعاقبت و مآل بـه دعـای خیـری و لسان صدقی مذکور تواند شد، «واجعل لـی لسـان صـدقی فـی الآخـرین »(ص ٢٢٣)١٣ نیـز «ماشآالله این چه دریـای عمـان رحمـت و عطـای بـی کـران اسـت و ایـن چـه محـیط سحاب انگیز درافاضه ی مکرمت و احسان که یک قطره ی نطفه ی بـی مقـدار آن سـرزنش شنیده ی «خلق الإنسان من صلصال کالفخار»١٤ وآن یک رشحه ی ذره کـردار آن شـماتت کشیده ی «خلقتنی من نار وخلقته من طین »١٥ را از امطار امطار و ترشیح اقطار شبنمی از بحار زخار نوال پرتوال در ظلال اطلال گلشن جود و افضال از هر دو گلستان پـر زواهـر افلاک و جواهر عناصر، انور و ازهر فرمودی ."