خلاصه ماشینی:
"همچنین قصایدی با مضامین فوق و قطعات و رباعیات بسیار که در آنها یکسره به موعظت و نصیحت اقدام نموده،حال آنکه قصیده،قالبی است برای بیان هجو و ماده تاریخ و رباعی ابزاری جهت ابراز فکر فلسفی در شعر و ادب است و سعدی آرمانخواه و هدفمند جهت اشاعه هر چه بیشتر اخلاق انسانی از تمام این قالبها بدون توجه به کاربرد خاص آنها در ادبیات آن روز سود جسته و فراتر از وسواسهای غیر منطقی در تمام قالبهای شعری با پند و اندرز به ایجاد ارتباط با خواننده خود دل سپرده است.
چرا مصراعها و عبارات این سخنور شیرازی این طور فراگیر و فزاینده بصورت«شعار و مثل»و«کلمهء قصار»هر روز زندهتر بر زبان ما جاریست و چرا فارسی زبانان اکثر استدلالات بیانی خود را با کلامی از این شاعر،کامل و کارا میکنند؟ چرا از بدو تدوین این دو کتاب،یعنی بیست و پنج سال پس از رحلت شیخ اجل سعدی شیرازی تاکنون از رونق بازار این صحیفه کاسته نگشته و در ایران و کشورهای دیگر پارسی زبان،خانه و منزلی نیست که افرادش،پندی،اندرزی از این شاعر پرمغز گو در سینه و حافظه نداشته باشند و با توجه به طبع پند گریز ما آدمها چرا هیچ کس، هیچ واکنش منفی در برابر این اسطورهء سترگ شعر حکمی و تعلیمی از خود نشان نداده و نمیدهد؟ راستی دلیل این همه استقبال از یک اثر هنری را در چه باید جست؟درست است که پندهای وی دورهای کامل از اخلاق و حکمت،سیاست و هدایت است و کلامش با شهامت و جسارت همانگونه که شاهان و صاحب اقتداران را مورد نصیحت و اندرز قرار میدهد به اقشار ملت نیز تذکار و گوشزد دارد و با اکثر افراد اعم از کاسب، هنرمند،کارگر،قاضی،زاهد،صوفی،کشاورز با نکته سنجی و دقیقه یابی از طریق پند و اندرز ارتباط مییابد و جلیس و همنشین آنان میشود."