چکیده:
از جمله مسائل مهم جرمشناسی این است که چرا بزهدیدگی ثانوی اتفاق میافتد. با
دستگیری و مجازات مجرم از یک سو و تجارب حاصل از وقوع جرم برای بزهدیده از سوی
دیگر، انتظار آن میرود که بزهدیده دیگر بار آماج جرم قرار نگیرد. اما تحقیقات
میدانی و آمارها خلاف این را نشان میدهد، به گونهای که نویسندگان مقالة حاضر آن
را به برداشتن شیرینی قلمداد کردهاند. یکی از دیدگاهها در بارة علل بزهدیدگی
ثانوی، نظریة انتخاب منطقی بزهکاران است. مطابق این نظریه، بزهکاران آماجهای بالقوة
خود را با حسابگری انتخاب مینمایند. یکی از نتایج این نظریه پذیرش این مسئله است
که تحلیل منطقی از موقعیتها در مواردی زمینه بزهدیدگی مجدد برخی بزهدیدگان را فراهم
میسازد. این مقاله به بررسی انواع جرائم ثانویه یا مکرر و علل آنها در پرتو این
تئوری میپردازد؛ با این توضیح که بزهکاری مجدد علیه بزهدیدگان خاص بستگی بسیاری به
تجارب همان بزهکار و یا بزهکاران دیگر در مورد همان بزهدیده دارد.
خلاصه ماشینی:
"برای بزهکاران منطقی است که اموالی را هدف قرار دهند که به سادگی قابل حمل و نقل باشد مانند تلویزیون و ویدئو (آماج مناسب) و یا جایی که هیچ نشانهای مبنی بر تصرف (مراقبت کم) وجود ندارد، چرا که این امر، بخت یک سود زیاد را افزایش میدهد و از میزان خطر میکاهد.
دلایل این اطمینان شامل مشکلات کلامی میان بزهدیدگان و پلیس، جدی نبودن ظاهری برخی از جرائم که به صورت جداگانه رسیدگی میشوند و اعتقاد گروههای بزهدیده به اینکه اعضای آنها به وسیلة پلیس جدی گرفته نخواهند شد (عقیدهای که ممکن است مرتکبان نیز معتقد به آن باشند)، منجر به عدم گزارش حوادث خواهد گردید.
نوع و حدود نظارت بین پارکینگهای اتومبیل (برای مثال نگاه کنید به تیلی 1993) و سایر اماکن که افراد در موقع کار اتومبیل خود را در آنجا پارک میکنند، تفاوت دارد: میانگین زمانی پارک یک اتومبیل در پارکینگ میتواند بر احتمال بزهدیدگی آن تأثیر داشته باشد، همانگونه که ساعتی که اتومبیل در محل دیگری پارک شده است، در این مورد تأثیر خواهد داشت.
چرا یک اتومبیل در یک دورة زمانی کوتاه بیشتر از یک بار سرقت میشود؟ اگر یک ماشین با ارزش بوده و به نحو مطلوبی پارک شده باشد، چرا بزهکار آن را انتخاب نمیکند؟ جایگزین، این خواهد بود که سارق در محل پرسه بزند و اتومبیلی به همان جذابیت را انتخاب کند و به این ترتیب باعث ایجاد ظن نسبت به خود گردد."