چکیده:
به منظور تحقق اهداف ملی و به ویژه اهداف برنامه چهارم توسعه کشور، هماهنگ نمودن اهداف ملی با واقعیتهای منطقه ای امری اجتناب ناپذیر است. بر همین اساس، تخصیص منابع باید بر اساس توانمندیها و مزیتهای نسبی مناطق صورت پذیرد. با در نظر داشتن این موضوع که افزایش رفاه تمامی افراد جامعه اسلامی، مهمترین هدف اجتماعی و لازمه رسیدن به کمال انسانی است، بدون شک یکی از محورهای برنامه ریزی منطقه ای درجه توسعه انسانی در استانها و مناطق مختلف کشور است. هر منطقه متناسب با ویژگی های خاص خود، نیازمند برنامه ویژه ای است که لازمه هر گونه اقدامی در این زمینه، شناسایی وضعیت گذشته و موجود مناطق مختلف بر اساس روشهای علمی مناسب است. این مقاله به کمک روش تحلیل پوششی داده ها به بررسی توسعه انسانی در استانها می پردازد و با استفاده از اطلاعات سال 1381، قابلیت هر یک از استانها و در واقع، کارایی استانها را در استفاده از منابع زیر بنایی جهت تولید شاخصهای توسعه انسانی، می سنجد. یافته ها بیانگر این واقعیت است که با توجه به منابع محدود، استانهای محروم کشور به طور کلی کارایی بیشتری نسبت به استانهای برخوردار کشور داشته اند و بار دیگر لزوم توجه بیشتر به استانهای محروم در برنامه ریزی ها و تخصیص مناسب تر منابع را آشکار می سازد.
To achieve the national goals، specifically “Fourth Development Plan Objectives”; it is necessary to coordinate thetake into account national goals with the regional actualities. For this purpose، resources should be allocated on the basis of regional capabilities and advantages.
Since، wWelfare promotion is the most important social goal necessary for human excellencein most countries، the development programs based on the the regional economies planning process must consider the degree of human development in the different areas and provinces of country.regions of the economy.
Each region needs special plans with regard to its special characteristics. This will necessitate the identification of past and present status of different regions using scientific methods.
In this paper، for the first time in Iran، we apply “Data Envelopment Analysis” to consider the human development in Iran's provinces and will measure the efficiencies of each provincesprovince in the resource utilization to produce human development index.
As a matter of fact، Tthe results typically have shownshow that undeveloped provinces in overall general have higher efficiencies than developed provinces. Therefore، Iit will be necessary to pay more attention to the undeveloped regions in the future planning.
خلاصه ماشینی:
"مدل مفهومی با توجه به اینکه در این پژوهش درصدد کاربرد مدل ریاضی مناسب برای ارزیابی کارایی نسبی استانهادر تولید شاخصهای توسعۀ انسانی هستیم،این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و استفاده از تئوریکلاسیک تحلیل پوششی دادهها مد نظر بوده است.
به منظور اطمینان از اینکه به هیچ وزنی عدد صفر تعلق نگیردو بتوانیم تمامی ورودیها و خروجیها را در حل مدل داشته باشیم،برنامۀ(1)با استفاده از(به تصویر صفحه مراجعه شود)که معمولامقدار کوچکی مثل 001%و یا 0001%در نظر گرفته میشود،به صورت زیر تصحیح میگردد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود)مدلی که شرح آن گذشت به CCR ورودی مبنا1معروف است که سیاست آن برای رسیدن یک واحدتصمیمگیری (DMU) ناکارآ به سطح پوشش(مرز کارایی)،ثابت نگهداشتن مقدار ورودیها و افزایشمتناسب خروجیها است.
با توجه به موارد فوق و با عنایت به آنکه هدف این تحقیق اندازهگیری میزان کارایی استانها در تولیدشاخصهای توسعۀ انسانی و سپس رتبهبندی آنها و تحلیلهای مربوط است،شاخصهای توسعهیافتگی باتوجه به شاخصهای عمدۀ مورد استفاده در گزارشهای توسعۀ انسانی(براساس تعریف سازمان مدیریتو برنامهریزی کشور)به این صورت انتخاب گردید که سه شاخص اصلی تشکیلدهندۀ شاخص توسعۀانسانی به عنوان خروجیهای مدل DEA در نظر گرفته شدند که عبارتند از: -امید به زندگی در بدو تولد (Y^1) -تولید ناخالص داخلی سرانه (Y^2) -نرخ ترکیبی ثبتنام در کلیۀ مقاطع تحصیلی(درصد) (Y^3) به منظور انتخاب ورودیها با در نظر گرفتن«قابلیت دسترسی»و«ماهیت منبعگونه»ورودیهای مدل DEA ،پنج ورودی به ترتیب زیر انتخاب شد: -تعداد پزشک برای هر هزار نفر (X^1) -نسبت کارکنان آموزشی به دانشآموزان(در کلیۀ مقاطع تحصیلی) (X^2 -سطح زیر کشت(باغ،زمین،محصول سالانه به هکتار در کیلومترمربع) (X^3) -جمعیت شاغل بالای ده سال(هزار نفر) (X^4) -طول راههای اصلی استان(کیلومتر در هزار کیلومترمربع) (X^5) (1)."