چکیده:
تعیین و شناسایی عوامل ابعاد اقتصاد فضا در برآورد جدول داده - ستانده منطقه ای و همچنین نقش آن در تحلیل اقتصاد منطقه ای موضوعی است که از دهه 1950 همواره مورد توجه تحلیلگران منطقه ای بوده است. بررسی اخیر در خصوص جداول داده - ستانده محاسبه شده در ایران نشان می دهد که این موضوع به طور کلی مورد غفلت قرار گرفته است (بانوئی و بزازان 1385).
در راستای بررسی مذکور، این مقاله می کوشد تا رابطه بین ابعاد اقتصاد فضا و ضرایب داده - ستانده 28 استان کشور را در سال 1380 با توجه به پنج عامل اقتصاد فضا و نظریه متداول اقتصاد منطقه ای در خصوص ساختار اقتصاد مناطق بزرگ تر و کوچک تر در قالب سه سوال اساسی بسنجد. برای این منظور، از هشت روش سهم مکانی استفاده شده است. نتایج نشان می دهند چنانچه اندازه بخش تخصصی (بخش بومی) در منطقه به عنوان یک عامل اضافی در کنار سایر عوامل اقتصاد فضا در نظر گرفته شود، بهتر می تواند وجود یک رابطه بین ابعاد اقتصاد فضا و ضرایب داده - ستانده مناطق را منعکس کند.
The issue of the Spatial Economic Dimensions (SED) in generating regional Input-Output Coefficients (RIOC) has been well documented and recognized in the regional analysis since the 1950s. However، this issue has been overlooked in Iran.
In this article، we focus on two main aspects: First، we highlight the factors of SED in generating RIOCs، and the second we quantitatively analyze the relationship between them. To this end، we use seven non-survey location quotient methods in generating RIOCs for 28 provinces. The results portray that if the specialized (or local) sector is considered as an additional factor، the relation between SED and RIOC can be meaningful.
خلاصه ماشینی:
"tuptuO-tupnI lanoigeR gnitareneG o} بهکارگیری روشهای مذکور با توجه به ضعف آماری در ایران و به دو دلیل زیر توصیه نمیگردد:نخستاینکه بهکارگیری روشهای SAR در محاسبه جدول داده-ستانده منطقهای بعد"فضا"و نه بعد"زمان"نقش اساسی را ایفا میکند )5891,rialB & relliM( و دوم آنکه نیاز به آمارهای صادرات و وارداتکالاها و خدمات در سطح بخشهای مختلف مناطق دارد که خود یکی از مشکلات اساسی محاسبه جدولداده-ستانده منطقهای در جهان به شمار میرود.
در این راستا،سه سؤال اساسی به شرح زیر مطرح شده است: سؤال یک:با توجه به پایههای آماری موجود در سطح مناطق،انتخاب مناسبترین معیارهای فضاکدامند و حسابهای منطقهای مرکز آمار ایران تا چه حد میتواند آمارهای مورد نیاز این نوع معیارها راتأمین کند؟ سؤال دو:در شرایط فقدان جداول آماری در سطح مناطق ایران،آیا بهکارگیری رویکرد"از بالا بهپایین"و روشهای سهم مکانی مرتبط با آن میتوانند ابعاد اقتصاد فضا را در قالب ضرایب داده-ستاندهمنطقهای به خوبی ترسیم کنند؟ سؤال سه:تحت شرایط فقدان آمار و اطلاعات،کدامیک از روشهای سهم مکانی را میتوان به عنوانمناسبترین گزینه برای این امر در نظر گرفت؟ در راستای هدف اصلی مقاله و پاسخ به سه سؤال فوق،ابتدا مفهوم"فضا"،پنج عامل اقتصاد فضا ومعیارهای مختلف آن،با توجه به وضعیت آماری موجود کشور مشخص شد.
[9]-برای اطلاع بیشتر این روشها به منابع زیر مراجعه نمایید: dna relliM,)b 8791 & a 8791,3891(dnuoR,)4791(htimS & nosirroM,)8991(relliM dasarP,)4791(gniraH & nimaneM cM,)5891 & 2791(nosdrahciR,)5891(rialB & ggelF,)7991,5991(toillE & rebbeW,ggelF,)9691(uhC & reffahcS,)5891( )4002(omhoT,)0002(rebbeW [10]-نویسندگان این مقاله معتقدند که چنانچه روشهای SAR ، SAR تعدیل شده و حتی روش TIRG در محاسبه جداول داده-ستانده منطقهای مورد استفاده قرار گیرند،میتوانند انعطافپذیریبیشتری در ارزیابی نظریه متداول اقتصاد منطقه نسبت به روشهای سهم مکانی داشته باشند."