چکیده:
در معرفت شناسی ادبیات رمانتیک و عرفان اسلامی، خیال جایگاه ویژه ای دارد. در این مقاله، تلاش بر این است تا نشان داده شود که:
اول، معرفت شناسی رمانتیسیسم با معرفت شناسی عرفان اسلامی، از لحاظ ارزش و اهمیت دادن به خیال، بسیار نزدیک به هم اند. به عبارت دیگر، در این نظام های فکری، خیال ابزار مهم شناخت است.
دوم، زیربنای معرفت شناسی خیال گرای رمانتیک و همچنین عرفان اسلامی وحدت است، بر خلاف معرفت شناسی عقل گرا که مبنای آن ثنویت است.
سوم، معرفت شناسی مبتنی بر خیال، گونه ای از وجود شناسی را مطرح می سازد که با وجود شناسی عصر خرد و همچنین وجود شناسی فلسفی مبتنی بر عقل، کاملا متفاوت است. وجودی که خیال آن را درک می کند، ثابت و ایستا نیست، بلکه پویا، متغیرن وسیال است. این وجود شناسی در ادبیات رمانتیک و عرفان اسلامی، مشابه است.
چهارم، اگر چه دیدگاه های رمانتیسیسم و عرفان اسلامی درباره جهان شباهت های بسیاری به یکدیگر دارند، اما تفاوت های چشمگیری نیز دارند که آن ها را از هم ممتاز می کند. در پایان این مقاله، این اختلاف ها نیز مورد بررسی قرار می گیرند.
در این مقاله برای تبیین دیدگاه رمانتیسیسم درباره خیال و ارزش و جایگاه آن در معرفت شناسی، به نظریات شاعران و نویسندگاه رمانتیک انگلیس، به ویژه کولرج، شلی، و کیتس اشاره می شود، و در ارتباط با عرفان اسلامی، دیدگاه های شیخ اکبر، محی الدین ابن عربی که بنیادگذار عرفان نظری است، خصوصا در کتاب او، فصوص الحکم، مورد بررسی قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله برای تبیین دیدگاه رمانتیسیسم دربارهء خیال و ارزش و جایگاه آن در معرفتشناسی،به
این ذهنیت را بوجود آورده بود که"ذهن منفعل و مکانیکی است و براساس تداعی کار
در این مکتب عمدتا خیال جایگزین عقل میشود و بالطبع وحدت جایگزین
این توانایی در واقع تعبیر دیگری از خیال و برتری آن نسبت به عقل است.
دلیل دیگر آن است که خیال سبب میشود تا ذهن جایگاه مناسب و مستعدی برای
و تنها ابزار شناخت این وحدت خیال است که تضادها را آشتی میدهد و کثرت را وحدت
(1912)در تعریف خیال و نیز در تعدادی از اشعارش این وحدت را مورد تأکید قرار میدهد.
تفاوت واقعی مفاهیمی که تحت این نامها آمدهاند،نیستند،بلکه فقط علائمیاند که برای نشان دادن شکلهای مختلف آن ذهن واحد به کار میروند"(همان).
عربی پاسخ را در این میداند که معرفت کامل همان شناخت حق است در هر دو بعد آن:تنزیه و
بنابراین از دید ابن عربی شناخت حقیقی جز از طریق خیال که تضادها را به هم پیوند
این خیال انسان است که آن را باز میآفریند و پیوسته دگرگون میکند.
رمانتیک به وحدت میرسد،اما منشأ این وحدت باز هم خیال شاعر است که به قول کولرج
کتابش عوالم خیال:ابن عربی و مسئلهء تنوع دینی این نکته را اینگونه بیان میکند:
ابزار درک این تجلیات پیاپی قلب است که برخلاف عقل که تجلی را به یک صورت آن
در متن وجود میان ذهن و جهان خارج فرض شده است با نسبت دادن خلاقیت و تعقل به
بالاترین و مهمترین قوهء شناخت برای شعرای رمانتیک خیال است و معتقدند که"