چکیده:
جستار حاضر با هدف تبیین مبانی فلسفی زیبایی و پاسخ به یکی از مهمترین مسائل زیباییشناسی یعنی اثبات چیستی زیبایی و مفهوم آن در حوزه فلسفه اسلامی معاصر نگاشته شده است. اندیشههای علامه طباطبایی به عنوان مهمترین میراثدار حکمت و فلسفه اسلامی در عصر حاضر میتواند بستر مناسبی برای کاوشهای فلسفی قرار گرفته، واجد ارزش ذاتی باشد. این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به کاوش در اظهارات فلسفی علامه راجع به زیبایی در مباحث قرآنی پرداخته، سپس با بهخدمتگرفتن مبانی فلسفی ایشان جایگاه مفهوم زیبایی را در میان اقسام معقولات، تحلیل و تبیین کرده است. تعریف زیبایی و ارائه معیارهای سهگانه در صدور حکم زیباییشناختی، عینی و ذهنیبودن حکم زیباییشناختی و درنهایت اعتباریبودن مفهوم زیبایی به عنوان یک معقول ثانی فلسفی از دستآوردهای این جستار میباشد.
خلاصه ماشینی:
"هرچند این نوشتار متولی بررسی و تحلیل مفهوم زیبایی است؛ لیکن لازم است یادآوری شود که واکاوی این مفهوم در بستر زیباییشناسی به عنوان شاخهای از فلسفه طرح و تبیین میگردد و به همین دلیل در بحث شناختزیبایی در اندیشه علامه طباطبایی باید معنای وسیع «فلسفه زیبایی» را مد نظر قرار داد؛ زیرا- همانگونه که در مبحث آتی به آن اشاره خواهد شد- تعریفی که ایشان از حسن ارائه میدهند، طیف وسیعی از مصادیق زیبایی را نه تنها در مصنوعات بشری، بلکه در همه آفریدگان مادی ـ جسمانی ـ و مجرد را شامل شده، در کانون توجه قرار میدهد.
اما نکته ظریف اینجاست که این فرایند گونهای از درک عقلی است که در اصطلاح فیلسوفان مسلمان، ادراکات انتزاعی قلمداد شده، به نام معقولات ثانیة فلسفی مشهور است؛ افزون بر اینکه حمل حسن و زیبایی به عنوان معقول ثانی فلسفی به خداوند نیز محذوریتی نخواهد داشت؛ زیرا- همانگونه که به نقل از علامه اشاره شد- هر مفهومی که هم بر واجب و هم بر ممکن حمل گردد، مانند علم و حیات و امثال آن، از مفاهیم اعتباری است؛ در غیر این صورت مستلزم آن خواهد بود که ذات واجبتعالی دارای ماهیت باشد و حضرت علامه در تفسیر المیزان بر این گفته صحه میگذارند: «نظریه توحید که قرآن کریم معارف خود را بر اساس آن بنا نهاده،..."