چکیده:
«برهان» واژهای است عربی به معنای «حجت و استدلال» و در منطق صوری معادل واژة یونانی «ἀπόδειξις» (اپودئیکسیس) و یکی از اقسام قیاس است؛ یعنی قیاس مرکب از گزارههای یقینی. گزارههای یقینی بر دو قسماند: گزارههای بدیهی و گزارههای غیربدیهی یا نظری که در جریان استدلال قیاسی صحیح درنهایت به یک گزارة بدیهی میانجامند. به باور منطقیون و فیلسوفان اسلامی، برهان در مرتبة معرفت عقلی، دارای برترین اعتبار معرفتی است. همچنین واژة برهان در هشت مورد از آیات قرآن به کار رفته است؛ لیکن با دو کاربرد مختلف: یکی کاربرد متعارف حجت و استدلال به مثابه امری ذهنی یا فکری که میتواند به بیان لفظی یا کتبی درآید. برهان به این معنا اعم از برهان منطقی است؛ یعنی رابطة برهان قرآنی به این معنا و برهان منطقی، عام و خاص مطلق است. دیگری امور و اشیای واقعی یا خارجی غیر از استدلال متعارف. به نظر میرسد با سه شیوه میتوان به تحلیل و توضیح این کاربرد دوگانة برهان در قرآن پرداخت: 1. با توجه به تفکیکی که منطقیون میان «معنای حقیقی» و «معنای مجازی» لحاظ میکنند؛ 2. با توجه به تفکیکی که معناشناسان میان «معنای اصلی» و «معنای نسبی» قائل میشوند؛ 3. با توجه به تفکیکی که فلاسفة تحلیلی میان «معنا» و «مصداق» (مدلول) در نظر میگیرند. بنابراین در نوشتار حاضر کوشش شده است از ظرفیت این سه دانش (منطق، معناشناسی و فلسفه) در تبیین دو کاربرد قرآنی برهان بهرگیری شود.
خلاصه ماشینی:
"مراد از واژة «برهان» در آیة قرآنی فوق، یک حجت و استدلال ذهنی و فکری نیست، بلکه با توجه به توضیحات مفسران مشهور، به نظر میرسد به احتمال قوی شخص پیامبر اسلام(ص) باشد؛ زیرا در این آیه فعل «جاء» به معنای «آمدن» قبل از واژة برهان استفاده شده که نوعی عمل یا حرکت است که معمولا به یک فرد انسانی نسبت داده میشود؛ درحالیکه اگر مراد از آن همان حجت و استدلال ذهنی و فکری بود، افعال دیگر مناسبتر بودند؛ چنانکه در آیات دستة نخست عمدتا از فعل «هاتوا» به معنای «آوردن»- یا ارائهکردن- استفاده شده است و در زبان روزمرة بشری نیز اصطلاح «آوردن برهان» رایج است.
نتیجهگیری واژة برهان در منطق صوری فقط به معنای معتبرترین قسم قیاس- یعنی قیاسی که از مقدمات یقینی تألیف شده است- به کار رفته است؛ لیکن این واژه در آیات قرآن با دو کاربرد مختلف به کار رفته است: در دستهای از آیات، معادل با تلقی متعارف از حجت و استدلال به مثابه یک امر ذهنی یا فکری که میتواند به بیان لفظی یا کتبی نیز درآید و برهان به این معنا اعم از برهان منطقی است؛ یعنی رابطة برهان قرآنی به این معنا و برهان منطقی، عام و خاص مطلق است و در دستهای دیگر از آیات، معادل امور و اشیای واقعی یا خارجی غیر از حجت و استدلال متعارف."