خلاصه ماشینی:
"با اینوصف،در عصر غزنوی(بخصوص دورۀ مسعودغزنوی که بیشتر وقایع مربوط به این دوره در تاریخبیهقی آمده است)گویا توجه و اهمیت زیادی بهصاحب دیوان رسالت داده میشد،چرا که دربیشتر موارد،آن گاه که مهمی پیش میآمد و بهفرمان شاه مجلس را خالی میکردند،در این خلوتعموما پس از وزیر مقام دیگری که حضور داشت،صاحب دیوان رسالت بود.
در تاریخ بیهقی در چند جای ازفردی به نام بومنصور مستوفی نام برده شده است کهظاهرا تصدی این مقام را داشت و وقتی با توطئهها ووسوسههای بو سهل زوزنی،شاه تصمیم گرفت کهصلات بیعتی برادرش(امیر محمد)را از اعیان واشراف و بزرگان و حتی همۀ رعایای ضعیفبستاند،بیهقی از بو منصور مستوفی یاد میکند،کهوی را برای رسیدگی به حساب خزانه و مطالبۀصلات بیعتی احضار کردند.
خبرچینی و گزارشهای پنهانی و پوشیده در عهدغزنوی بیش از هر امری رواج و رونق داشت و چهبسیار مصائب که از همین امر حادث شد،از بردار کردن حسنک وزیر،برافتادن سپاه سالار غازی واریارق و ماجرای بوبکر حصیری و فرو گرفتنحاجب بزرگ امیر علی قریب و بسیاری موارد دیگراز این قبیل که همه ماحصل همین خبرچینی واشراف و انها و گزارشهای راست و دروغ پنهانی وآشکار است که در درگاه سلطان مسعود رایج بود.
همگانگوش به اشارت او دارید»(ص 627،س 17-19)«چون فارغ شدند سالار بگتغدی ودیگر مقدمان را که نامزد این جنگ بودند خلعتهادادند و پیش آمدند و خدمت کردند و باز گشتند»(ص 628،س 1-2) در عهد مسعود غزنوی احمد نیالتگین نیز ازطرف امیر به سالاری هندوستان منصوب شد که ذکرانتصاب وی نیز در تاریخ بیهقی تقریبا به صورتیمشروع در فصلی جداگانه به نام«فرستادن احمدنیالتکین به سالاری هندوستان»ذکر شده است."