خلاصه ماشینی:
"شیخ صدرالدین قونوی در«کتاب الفکوک»نیز به برتری اعجاز قرآن اشاره می کند و در آن کتاب توجه خاصی به جنبهء هستیبخش بودن قرآن دارد و در جایی توضیح میدهد که معجزات و کتب هر یک از پیامبران متناسب با اسمی است که رسالت و نبوتش مستند به آن میباشد و سر تفاوت درجات انبیاء و اولیاء در نبوت و ولایت همین است و اینکه پیامبر اسلام(ص)،از بین انبیاء(ع)به معجزهء کلامی اختصاص یافته است از نظر قونوی بسیار قابل تأمل است،زیرا صفت کلام،صورتی از صورتهای علم و نسبتی از نسبتهای آن و بخشی از علم میباشد:(7) «وآن[کلام]«کن»که بدان در تأثیر حق تعالی بر خلایق گشوده شده است،لذا موجودات از مرتبهء علم به عین و خارج،با اختلاف اجناس و انواع و ادامهء آثارشان-چه در دنیا و آخرت ظاهر آمدند.
ابن عربی در این مورد مینویسد:(14) «قرآن از حیث فرقان بودنش مطابق تفصیل وجود تنزل یافته است،چراکه قرآن بواسطهء آیاتی که از هم جدا شده است[فصلت]بیانگر احوال تفصیلی وجود،و از حیث قرآن بودنش مطابق جمع وجود است،تا بدانجا که تفصیل فراوانش از جهت بیان، به«جمع و قرآنش»برمیگردد،بلکه به سورهای از آن،نه بلکه به«بسم الله الرحمن الرحیم»و آن چهار کلمهای است،نه بلکه به«بای بسم الله»نه بلکه به نقطهاش برمیگردد که در شأن آن(نقطهء تحت الباء)گفته شده:«اگر بخواهم میتوانم از نقطهء بای«بسم الله»هفتاد بار سنگین مطلب استخراج کنم» بدین ترتیب حکما و عرفای مسلمان در بحث از حقیقت کلام الهی،علاوه بر کلمات وجودی به حروف وجودی نیز قایل شدهاند،حروف و کلمات قرآن چون از تکلم ذات احدیت سرچشمه میگیرد، از سنخ وجود است."