چکیده:
نسب مبحثی بیولوژیک و زیستی است که به دلیل آثار حقوقی فراوان مترتب برآن، در فقه و حقوق مورد توجه قرار میگیرد. پیشرفت علم ژنتیک و راهیابی آن در سه دهه اخیر به عرصه حقوق و دادگاهها، و استفاده از آزمایش تجزیه خون و DNA، بررسی اعتبار فقهی و حقوقی مساله را ضروری میسازد. مقاله حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که آیا میزان اعتبار حقوقی و فقهی آزمایشهای خون و ژنتیک به اندازهای است که بر اماره فراش مقدم شود و دعاوی نفی نسب از طریق آن حل و فصل گردد؟ برخی بر این عقیدهاند که این نوع آزمایشها بر اماره فراش مقدم هستند و اثبات خلاف اماره از طریق آزمایشهای مذکور امکانپذیر است؛ اما پاسخ مقاله به سوال تحقیق این است که هر چند آزمایشهای ژنتیک موفقیتهایی در زمینه رابطه نسبی بین افراد داشتهاند، در مواردی که تمامی شرایط اماره فراش محقق باشد، این آزمایشها توان مقابله با اماره را ندارند و اثبات خلاف اماره فراش از این طریق امکانپذیر نیست؛ مگر آنکه یکی از شرایط اماره مفقود باشد. در آن صورت، استفاده از نتایج آزمایشهای مذکورـ به عنوان اماره قضایی ـ میتواند راهگشا باشد.نسب مبحثی بیولوژیک و زیستی است که به دلیل آثار حقوقی فراوان مترتب برآن، در فقه و حقوق مورد توجه قرار میگیرد. پیشرفت علم ژنتیک و راهیابی آن در سه دهه اخیر به عرصه حقوق و دادگاهها، و استفاده از آزمایش تجزیه خون و DNA، بررسی اعتبار فقهی و حقوقی مساله را ضروری میسازد. مقاله حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که آیا میزان اعتبار حقوقی و فقهی آزمایشهای خون و ژنتیک به اندازهای است که بر اماره فراش مقدم شود و دعاوی نفی نسب از طریق آن حل و فصل گردد؟ برخی بر این عقیدهاند که این نوع آزمایشها بر اماره فراش مقدم هستند و اثبات خلاف اماره از طریق آزمایشهای مذکور امکانپذیر است؛ اما پاسخ مقاله به سوال تحقیق این است که هر چند آزمایشهای ژنتیک موفقیتهایی در زمینه رابطه نسبی بین افراد داشتهاند، در مواردی که تمامی شرایط اماره فراش محقق باشد، این آزمایشها توان مقابله با اماره را ندارند و اثبات خلاف اماره فراش از این طریق امکانپذیر نیست؛ مگر آنکه یکی از شرایط اماره مفقود باشد. در آن صورت، استفاده از نتایج آزمایشهای مذکورـ به عنوان اماره قضایی ـ میتواند راهگشا باشد.
خلاصه ماشینی:
1ـ دعوای نفی ولد به دلیل عدم تحقق شرایط اماره فراش بنابر اجماع فقهای امامیه، در صورت عدم وجود شرایط الحاق فرزند به پدر، نسب بدون آنکه لعان صورت گیرد، منتفی است (جبعی عاملی، 1410هـ، ج6، ص159) مثلاً در صورتی که مرد علم پیدا کند که فرزند در کمتر از 6 ماه از زمان وطی به دنیا آمده است، قطعاً به او ملحق نمیشود و بدون لعان از او منتفی میشود (نجفی، بیتا، ج34، ص13)؛ البته این عدم الحاق و محقق نبودن شرایط اماره فراش باید در محکمه ثابت گردد.
این نوع دعاوی ناظر به تحقق نیافتن شرطی از شرایط اماره فراش است و از اینرو قانون، طفل را منسوب به پدر ظاهری(شوهر مادر طفل) نمیکند؛ مثلاً با شهادت شهود یا تحقیقات محلی یا اسناد و مدارک ثابت میشود که تاریخ زایمان کمتر از 6 ماه از زمان زوجیت یا بیشتر از 10 ماه از تاریخ انحلال نکاح است یا زوج و زوجه مدت مدیدی جدا از یکدیگر بودهاند.
اما در برخی موارد، متفاوت با فرض اول است؛ برای مثال، اگر زوج مدعی باشد که در مدت زمان خاصی در مسافرت یا حبس یا غیبت به سر میبرده است و حداقل یا حداکثر مدت زمان حمل از تاریخ آخرین نزدیکی، رعایت نشده است و این ادعا (عدم حضور) را به واسطه شهادت شهود، تحقیقات محلی یا اسناد و مدارکی مانند گواهی زندان مبنی بر مدت حبس وی ثابت کند، به دلیل عدم تحقق شرایط اماره فراش، نسب منتفی است.