چکیده:
رهآوردهای علم ژنتیک و امکان تشکیل و پرورش جنین در خارج از رحم طبیعی، سبب شده است فقها و حقوقدانان ضمن اظهار نظر در خصوص جواز یا حرمت این عمل با توجه به منشا تشکیل جنین، مسائلی مانند نسب، ارث، محرمیت، نکاح و سایر موارد مربوط به این کودکان را تبیین کنند. این مقاله بر آن است که مساله محرمیت و نکاح کودکان آزمایشگاهی را با توجه به ابعاد فقهی و حقوقی مورد بررسی قرار دهد. باروریهای پزشکی به دو نوع همگن و ناهمگن تقسیم میشوند؛ در نوع اول از گامت خود زوجین استفاده میشود و در نوع دوم یک عامل بیگانه دخالت دارد. در هر دو نوع، صاحب اسپرم پدر واقعی است؛ اما در مورد مادر، عدهای از فقها ملاک انتساب را ولادت، برخی تخمک و گروه سوم دارنده هر دو عامل میدانند. نویسندگان در این پژوهش، با بررسی آرای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که صاحبان اسپرم و تخمک، والدین واقعی کودک هستند و صاحب رحم در حکم مادر رضاعی است. در نتیجه میتوان گفت که کودکان آزمایشگاهی با این افراد و همسران آنها محرم هستند و موانع نکاح بین ایشان حاکم است. رهآوردهای علم ژنتیک و امکان تشکیل و پرورش جنین در خارج از رحم طبیعی، سبب شده است فقها و حقوقدانان ضمن اظهار نظر در خصوص جواز یا حرمت این عمل با توجه به منشا تشکیل جنین، مسائلی مانند نسب، ارث، محرمیت، نکاح و سایر موارد مربوط به این کودکان را تبیین کنند. این مقاله بر آن است که مساله محرمیت و نکاح کودکان آزمایشگاهی را با توجه به ابعاد فقهی و حقوقی مورد بررسی قرار دهد. باروریهای پزشکی به دو نوع همگن و ناهمگن تقسیم میشوند؛ در نوع اول از گامت خود زوجین استفاده میشود و در نوع دوم یک عامل بیگانه دخالت دارد. در هر دو نوع، صاحب اسپرم پدر واقعی است؛ اما در مورد مادر، عدهای از فقها ملاک انتساب را ولادت، برخی تخمک و گروه سوم دارنده هر دو عامل میدانند. نویسندگان در این پژوهش، با بررسی آرای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که صاحبان اسپرم و تخمک، والدین واقعی کودک هستند و صاحب رحم در حکم مادر رضاعی است. در نتیجه میتوان گفت که کودکان آزمایشگاهی با این افراد و همسران آنها محرم هستند و موانع نکاح بین ایشان حاکم است.
خلاصه ماشینی:
به نظر میرسد، امروزه در کشور ما به خاطر محرمانه ماندن اطلاعات پدر و مادر واقعی جنین آزمایشگاهی، و پیشگیری از برخی مشکلات حقوقی ناشی از باخبر شدن کودک از این موضوع، اطلاعاتی از قبیل اهداکننده گامت و صاحب رحم جایگزین به کودک متولد شده گفته نمیشود و این موضوع به مثابه رازی برای پدر و مادر قانونی تلقی گردد؛ در حالی که بررسی محرمیت کودک مسأله مهمی است تا در صورت وجود رابطه با اشخاص ثالث، به مسأله محرمانگی نیز پایان داده شود یا چاره مناسبی جهت جلوگیری از ازدواج با محارم اندیشیده شود.
پس بین صاحب نطفه و فرزند ناشی از تلقیح مصنوعی با اسپرم وی، با توجه به اشتراک خونی و قرابت نسبی طبیعی بین آنان، نکاح از جهت قانون ممنوع و رابطه آنان در ردیف فرزند مشروع با پدر خواهد بود؛ حتی در مورد فرزند ناشی از زنا نیز پدر زنا کار حق ازدواج با فرزند را ندارد (صمدی اهری، 1382، ص99) و هیچ دلیل اثباتی معتبر مبنی بر انحصار اسباب ثبوت در نکاح صحیح یا شبهه وجود ندارد؛ بلکه بر عکس، نسب شرعی نیز در تمام موارد ثبوت نسب عرفی ثابت است، مگر در مورد زنا که در آن ـ به عقیده فقهای امامیه و قانون مدنی ـ الحاق طفل به زانی منتفی است و روشن است که تلقیح مصنوعی با اسپرم اهدایی، خواه انجام آن تکلیفاً حرام باشد یا نه، مصداق زنا نیست و علم و جهل نیز در آن هیچ دخالتی ندارد (علوی قزوینی، 1385، ص39ـ40).