چکیده:
خسارت معنوی، واقعه حقوقی است که به موجب آن، متعلقات غیرمالی اشخاص و حقوق مربوط به شخصیت آنها آسیب میبیند. خانواده به عنوان یک نهاد مهم اجتماعی به دلیل اهداف و ویژگیهای خاصی که داراست، بیش از هر نظام دیگری در برابر این نوع خسارت، آسیبپذیر و شکننده است؛ زیرا در این نظام، حقوق و تکالیف افراد عمدتا یا غیرمالی است یا اثرات غیرمالی دارد و آنچه غالبا موضوع و مبتلابه خسارت معنوی قرار میگیرد، همان چیزی است که برای تحقق اهداف خانواده (آرامش، محبت، صمیمیت و وفاداری) لازم و ضروری است. روشن است که ورود خسارت معنوی در خانواده، مانند خسارت مالی موجب مسوولیت عامل زیان میباشد؛ علیرغم اخلاق محور بودن نظام خانواده، این مسوولیت یک مسوولیت قانونی است. مقاله حاضر در صدد بررسی مصادیق خسارت معنوی در روابط زوجین و مسوولیت ناشی از آن است؛ زیرا وجود این نوع خسارت در حریم خانواده و عدم حمایت قانونی از آن موجب بروز سوء استفاده و محقق نشدن حقوق اعضای خانواده، و در نهایت فروپاشی بنیان خانواده میگردد.خسارت معنوی، واقعه حقوقی است که به موجب آن، متعلقات غیرمالی اشخاص و حقوق مربوط به شخصیت آنها آسیب میبیند. خانواده به عنوان یک نهاد مهم اجتماعی به دلیل اهداف و ویژگیهای خاصی که داراست، بیش از هر نظام دیگری در برابر این نوع خسارت، آسیبپذیر و شکننده است؛ زیرا در این نظام، حقوق و تکالیف افراد عمدتا یا غیرمالی است یا اثرات غیرمالی دارد و آنچه غالبا موضوع و مبتلابه خسارت معنوی قرار میگیرد، همان چیزی است که برای تحقق اهداف خانواده (آرامش، محبت، صمیمیت و وفاداری) لازم و ضروری است. روشن است که ورود خسارت معنوی در خانواده، مانند خسارت مالی موجب مسوولیت عامل زیان میباشد؛ علیرغم اخلاق محور بودن نظام خانواده، این مسوولیت یک مسوولیت قانونی است. مقاله حاضر در صدد بررسی مصادیق خسارت معنوی در روابط زوجین و مسوولیت ناشی از آن است؛ زیرا وجود این نوع خسارت در حریم خانواده و عدم حمایت قانونی از آن موجب بروز سوء استفاده و محقق نشدن حقوق اعضای خانواده، و در نهایت فروپاشی بنیان خانواده میگردد.
خلاصه ماشینی:
خانواده به عنوان یک نهاد مهم اجتماعی به دلیل اهداف و ویژگیهای خاصی که داراست، بیش از هر نظام دیگری در برابر این نوع خسارت، آسیبپذیر و شکننده است؛ زیرا در این نظام، حقوق و تکالیف افراد عمدتاً یا غیرمالی است یا اثرات غیرمالی دارد و آنچه غالبا موضوع و مبتلابه خسارت معنوی قرار میگیرد، همان چیزی است که برای تحقق اهداف خانواده (آرامش، محبت، صمیمیت و وفاداری) لازم و ضروری است.
مقاله حاضر در صدد بررسی مصادیق خسارت معنوی در روابط زوجین و مسؤولیت ناشی از آن است؛ زیرا وجود این نوع خسارت در حریم خانواده و عدم حمایت قانونی از آن موجب بروز سوء استفاده و محقق نشدن حقوق اعضای خانواده، و در نهایت فروپاشی بنیان خانواده میگردد.
منشأ لزوم این رفتارها قوانین و مقررات است که اگر نقض آنها توام با خسارت به دیگری باشد، موجب تحقق مسؤولیت مدنی میشود؛ اما در کنار تکالیف خاصی که در قانون معین میگردد، یکدسته تعهد و تکلیف کلی بر همه شهروندان تحمیل میشود که در عملکرد و رفتار خویش احتیاط پیش گیرند و مراقبت لازم جهت عدم ایراد خسارت به دیگران لحاظ کنند، این تعهدات کلی بر معیار و الگوی شخص متعارف ایجاد میگردد (مرادزاده،1390، ص306).
اگر چه فقدان تمهیدات قانونی زمینهساز ورود خسارت معنوی در رابطه با وقوع ارتداد زن یا شوهر است؛ اما عاملی که رابطه سببیت با زیان وارد شده دارد، ارتداد شخصی است که از یک طرف با عمل خویش، موجبات انفساخ نکاح را فراهم آورده است و از سوی دیگر، با ترک فعل اقرار به ارتداد خود (و در ارتداد ملی یا ارتداد زوجه، عدم توبه)، سبب خلاف واقع نشان دادن حقیقت امر و اجبار همسر (مضطر) به ادامه زندگی زناشویی شده است.