چکیده:
موضوع این مقاله، «بررسی رابطۀ مشارکت سیاسی و سلسلهمراتب نیازها، مطالعۀ موردی: کارکنان دانشگاه یزد» و سؤال اصلی آن عبارت است از: «چیستی رابطۀ میان مشارکت سیاسی و نظریة سلسلهمراتب نیازهای مازلو» با توجه به موضوع و سؤال مقاله، این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث گردآوری دادهها از نوع توصیفی- تحلیلی است که با روش پیمایشی انجام گرفته و جمعآوری دادهها بهصورت پرسشنامهای است. جامعۀ آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه یزد و حجم نمونه 266 نفر از آنهاست که از طریق فرمول کوکران و با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی به دست آمده است. از یک سو، پرسشنامهای محققساخته 15مؤلفهای در قالب سؤالات بسته برای بررسی سطوح مختلف مشارکت سیاسی تهیه شده و از طرف دیگر، پرسشنامهای برای سنجش سلسلهمراتب نیازها مورد استفاده قرار گرفته که حاوی 50 سؤال مبتنی بر «بلی» و «خیر» است. پس از جمعآوری دادهها با استفاده از آزمون تحلیل وردایی (واریانس) یکطرفه و آزمون تی، تلاش شده است تا رابطۀ بین مشارکت سیاسی و سلسلهمراتب نیازهای مازلو ارزیابی گردیده و همچنین، ارتباط بین مشارکت سیاسی و سلسلهمراتب نیازهای مازلو با میزان تحصیلات، جنسیت و شغل افراد نیز بررسی شود. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که درمجموع، هرچه میزان مشارکت سیاسی و سطح فعالیت سیاسی افراد بالاتر باشد، میزان ارضای نیازها نیز بهتر است و افراد دستکم در نیازهای اولیه عملکرد بسیار بهتری داشتهاند. همچنین، بین جنسیت، شغل و میزان تحصیلات با سلسلهمراتب نیازهای مازلو و میزان مشارکت سیاسی افراد نیز رابطه وجود دارد. موضوع این مقاله ، «بررسی رابطۀ مشارکت سیاسی و سلسله مراتب نیازها، مطالعۀ موردی: کارکنان دانشگاه یزد» و سؤال اصلی آن عبارت است از: «چیستی رابطۀ میان مشارکت سیاسی و نظریۀ سلسله مراتب نیازهای مازلو» با توجه به موضوع و سؤال مقاله ، این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها از نوع توصیفی- تحلیلی است که با روش پیمایشی انجام گرفته و جمع آوری داده ها به صورت پرسش نامه ای است . جامعۀ آماری پژوهش ، اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه یزد و حجم نمونه ٢٦٦ نفر از آن هاست که از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به دست آمده است . از یک سو، پرسش نامه ای محقق ساخته ١٥مؤلفه ای در قالب سؤالات بسته برای بررسی سطوح مختلف مشارکت سیاسی تهیه شده و از طرف دیگر، پرسش نامه ای برای سنجش سلسله مراتب نیازها مورد استفاده قرار گرفته که حاوی ٥٠ سؤال مبتنی بر «بلی» و «خیر» است . پس از جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون تحلیل وردایی (واریانس ) یک طرفه و آزمون تی، تلاش شده است تا رابطۀ بین مشارکت سیاسی و سلسله مراتب نیازهای مازلو ارزیابی گردیده و همچنین ، ارتباط بین مشارکت سیاسی و سلسله مراتب نیازهای مازلو با میزان تحصیلات ، جنسیت و شغل افراد نیز بررسی شود. یافته های پژوهش بیانگر آن است که درمجموع ، هرچه میزان مشارکت سیاسی و سطح فعالیت سیاسی افراد بالاتر باشد، میزان ارضای نیازها نیز بهتر است و افراد دست کم در نیازهای اولیه عملکرد بسیار بهتری داشته اند. همچنین ، بین جنسیت ، شغل و میزان تحصیلات با سلسله مراتب نیازهای مازلو و میزان مشارکت سیاسی افراد نیز رابطه وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به هدف این مقاله ، سؤال اصلی عبارت است از: «چیستی رابطۀ میان مشارکت سیاسی و نظریۀ سلسله مراتب نیازهای مازلو»، به منظور عملیاتی کردن سنجش این دو مقوله ، عوامل جمعیت شناختی (جنسیت ، میزان تحصیلات و نوع شغل افراد) که متغیرهای مستقل پژوهش میباشند، با مقولۀ مشارکت سیاسی و سلسله مراتب نیازها سنجیده میشوند.
همچنین در مورد ارتباط بین شغل و مشارکت سیاسی، اعضای هیئت علمی نسبت به دیگر گروه های شغلی درمجموع ، در سطوح مختلف مشارکت سیاسی عملکرد بهتری را بروز داده اند.
آزمون تعقیبی ال اس دی ٢ نشان دهندة تفاوت میانگین هاست و انجام این آزمون با توجه به میانگین ها نشان میدهد تفاوت عمده بین افرادی است که مشارکت سیاسی کمی نسبت به سایر گروه ها دارند.
آزمون تعقیبی ال اس دی نشان دهندة تفاوت میانگین هاست و انجام این آزمون با توجه به میانگین ها نشان داد که تفاوت عمده بین افرادی است که مشارکت سیاسی کمی نسبت به سایر گروه ها دارند.
٠١) است ؛ بنابراین ، فرضیه مورد تأیید قرار میگیرد و کسانی که سطوح بالایی از مشارکت سیاسی نشان داده اند، نسبت به دیگر گروه ها در مقیاس خودشکوفایی عملکرد بهتری داشته اند.
آزمون تعقیبی ال اس دی نشان دهندة تفاوت میانگین هاست و انجام این آزمون با توجه به میانگین ها نشان میدهد تفاوت عمده بین افرادی است که مشارکت سیاسی بالایی نسبت به سایر گروه ها دارند.
جمع بندی در این پژوهش رابطۀ بین مشارکت سیاسی و سلسله مراتب نیازهای مازلو در بین کارکنان دانشگاه یزد بررسی شده است ."