خلاصه ماشینی:
"اگر چه خشم فردی و گروهی این جماعت شباهتی به پذیرش اجتماعی باورهای غربی به عنوان یک نظام بسته فکری، سیاسی و اخلاقی در میان مردم ایران در دوران بعد از انقلاب اسلامی ندارد و بعید به نظر میرسد که دیگر ملت ایران برای بازسازی و نوسازی خود دل به قالبها و الگوهای غربی ببندد، اما نباید از این حقیقت غافل شویم که شکست مدینه فاضله تحمیلی لیبرالیسم در ایران هم نویدبخش است و هم خطرناک.
[2] چه نتایجی به دست میآید؟ آیا غیر از این است که راهی برای ملت ایران باقی نمیماند مگر بازگشت به همان شرایط سابق و عدول از آرمانهای انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره)؟ ما به درستی یا نادرستی این نتیجه کاری نداریم اما آیا نشر چنین آثاری از مراکز رسمی جمهوری اسلامی ایران به معنای پذیرش ناکارآمدی جمهوری اسلامی در نظام جهانی نیست؟ نویسنده این اثر در جای دیگر، این ناکارآمدی را به وضوح بازگو میکند: رجال جمهوری اسلامی در تاریخ پس از انقلاب به اقدامات چند جانبه با دولتها، ائتلافسازی و ایجاد وحدت رویه و اجماعسازی فکر در محیط بینالمللی عادت ندارند و در واقع ورود در این عرصهها را مخل حاکمیت ملی و حفظ استقلال سیاسی کشور میدانند.
جمهوری اسلامی ایران در سه دهه گذشته به عهده دارد، اصولا چنین اتهامی را به رجال جمهوری اسلامی در تاریخ پس از انقلاب میپذیرد یا از آن دفاع خواهد کرد؟ اما میدانیم که نویسنده محترم این اثر فراکنی کرده و معارضه ایران با اسرائیل و امریکا را به همه دولتها و ائتلافها در محیط بینالمللی تسری داده است تا شاید بتواند گزارههای مذکور را با نتایج آخر اثر خود منطبق نماید."