خلاصه ماشینی:
"خواندمیر در این باره چنین مینویسد:«ولادت با سعادت سلطان محمد خدابنده در دوازدهم ذیالحجه سنه ثمان و ستمائه اتفاق افتاد و چون قامت قابلیتش بر جویبار اقبال بالا کشید،به فرمان برادر عالی گهر خود غازان خان روی توجه به حکومت خراسان نهاد،بعد از آن که خبر فوت غازان خان را شنید،بعضی از شاهزادگان و هرقدان نویان را که سر خلاف داشتند،به یاسا7رسانیده،متوجه تبریز گردید و در پنجم ذیالحجه سنه ثلث وسبعمائه بدان بلده رسیده،در سن بیست و سه سالگی بر تخت سلطنت نشست و در تشیید قواعد اسلام و تمهید مبانی ملت خیرالانام علیه صلوة و السلام،ابواب *در آن زمان به نام دوازده امام سکه ضرب کردند و وی دستور داد که بجای خلفای سه گانه خطبه نماز جمعه را به نام حضرت علی(ع)،امام حسن(ع)و امام حسین(ع)بخوانند و مخصوصا حی عل خیرالعمل را که خاص شیعیان است را در اذان اظهار نمایند.
به موجب یکی از این اقوال،در روزگار نفوذ و حیات خواجه سعدالدین محمد ساوجی 16،یکی از مردم آوه به نام سید تاجالدین،نزد سلطان اولجایتو اعتبار و منزلتی فراوان یافت و همو بود که سلطان را بر قبول تشیع تحریص کرد.
طرمطاز که از کودکی در میان شیعیان شهر ری تربیت شده بود،چون از دیرباز در خدمت غازان خان بسر میبرد و در نزد او تقرب داشت،به هنگام سلطنت اولجایتو نیز به این ایلخان تقرب یافت و در هنگامهء تردید غازان نسبت به مذاهب اهل سنت،او را به تشیع متمایل کرد."