چکیده:
فیلسوفان مسلمان در الاهیات بالمعنی الاخص انواع گوناگونی از برهان برای وجود خدای
متعالی ذکر کرده، و در وصف خدا به اشاره گفتهاند که وجود خدا برهانپذیر نیست.
افزون بر این در منطق، برهان، به لمی و انی تقسیم شده است و برهان لمی در وجود
خدا راه ندارد و برهان انی مطلق مانند دلیل یقینآور نیست. در این پژوهش معلوم
خواهد شد که برهانهای انی مطلق و دلیل در وضعیت خاصی یقینآور است و برای وجود
خدا هر چند برهان لمی ممکن نیست، برهان انی مطلق یقینآور ممکن است و مقصود
فیلسوفان نفی برهان لمی بر وجود خدای متعالی بود.
Muslim philosophers have presented various demonstrations for God’s existence in theology in its more particular sense، and have mentioned، regarding God’s attributes، that God’s existence is not demonstrable. In addition demonstration is divided into a priori and a posteriori in logic and a priori demonstration is not applicable to God and absolute a posteriori demonstration is not as definite as reason. It will become clear، in this research، that absolute a posteriori demonstration and reason is definite in some special circumstances، and although having a priori demonstration for God is not possible، absolute and definite a posteriori demonstration is possible، and the purpose of philosophers is to deny having a priori demonstration for God’s existence.
خلاصه ماشینی:
"3. بهطور معمول منطقدانان در برهانهای انی مطلق به دو نوع پیشین از برهانهای انی مطلق یعنی دو امر متضایف و برهان از نوع دو معلول علت سوم توجه داشتهاند، و شیخ رئیس هم در برهان شفا در فصل هفتم از مقاله اول ذیل برهان لمی و انی با صراحت این دو دسته را بهصورت برهان انی مطلق متذکر شده است؛ اما برهان انی مطلق نوع سومی هم دارد که شیخ رئیس در فصل هفتم مقاله اول برهان شفا راه آن را باز گذاشته و در فصل هشتم با صراحت بدان توجه میدهد و اعتبار آن را تثبیت میکند و آن برهان انی مطلقی است که اوسط و اکبر متلازم هستند؛ ولی نه از نوع دو معلول برای علت سوم و نه از نوع دو متضایف؛ بلکه یکی از آن دو بدون علت* برای اصغر روشن و بین است و آن حد وسط قرار میگیرد و دیگری برای اصغر غیر واضح است و به وسیله اوسط برای اصغر ثابت میشود؛ بنابراین، با برهان انی مطلقی مواجه میشویم که هیچ یک از دو حالت پیشین را ندارد؛ (ابنسینا، 1375: ص87) از اینرو علامه طباطبایی برهان انی را به سه دسته تقسیم کرده است به این صورت که مقدمات در برهان انی یا هیچ سببی (نوع سوم) ندارد یا دارای سبب است و اگر دارای سبب است (همان: ص178)، یا اکبر علت اوسط است که همان دلیل است یا اوسط و اکبر معلول علت سومی هستند و برای برهان انی بدون سبب، اعتبار تام قائل شده و اعتبار دو مورد دیگر را نپذیرفته است."