چکیده:
در بیان برهانهای جهانشناختی برای اثبات وجود خداوند، از اصطلاحات امکان و وجوب
استفاده شده است؛ بهگونهای که برخی گمان کردهاند این دو برهان، یک برهان و در دو
تقریر است. در این مقاله، ضمن ارائة تحلیلی از برهان جهانشناختی در تحول
تاریخیاش، سه جریان عمده برای آن نشان داده شده است: بیان برهان در اندیشة یونانی،
تقریر توماسی و سرانجام تقریر لایب نیتسی آن؛ سپس با بیان ویژگیهای این قالبهای
برهان جهانشناختی، و پس از نشان دادن عناصر محوری برهان امکان و وجوب در فلسفة
اسلامی، تفاوتهای این دو برهان بهویژه از جهت عناصر فلسفی موجود در آنها بیان
شده است. همچنین نقدهای عمدهای که به برهان جهانشناختی شده، بررسی؛ سپس نسبت آن
نقدها با برهان امکان و وجوب، سنجیده شده است.
In the explanation of cosmological demonstrations for proving God’s existence، the expressions of possibility and necessity are used somehow that some have imagined that the two proofs are one proof with two expositions. While presenting an analysis of the cosmological demonstration in its historical reformation in this article، three major movements will be shown for it: explaining the proof in the Greek thought، Thomas’s exposition، and finally its Leibnitz exposition. Then explaining the characteristics of these forms of cosmological proofs، and after showing the central elements of possibility and necessity demonstration in Islamic philosophy، the differences of these two proofs has been explained، especially regarding the philosophical elements existing in them. In addition، the major criticisms of cosmological demonstrations are studied and the relation between these criticisms and the possibility and necessity demonstration has been studied
خلاصه ماشینی:
"چکیده در بیان برهانهای جهانشناختی برای اثبات وجود خداوند، از اصطلاحات امکان و وجوب استفاده شده است؛ بهگونهای که برخی گمان کردهاند این دو برهان، یک برهان و در دو تقریر است.
آیت الله جوادی آملی، اشکال هیوم به برهان جهانشناختی را که مجموع چیزی جز اجزا نیست و به علتی غیر از علت اشیا نیاز ندارد وارد دانسته؛ ولی دربارة برهان امکان و وجوب میفرماید: این استدلال از امکان ماهوی وجود مجموع عالم – آنگونه که در فلسفه غربی متداول است - استفاده نکرده است.
3. برهانهای جهانشناختی (در تقریرهای غیر لایب نیتسی) در تبیین ضرورت وجودی برای اثبات واجب الوجود دچار مشکل میشود؛ چرا که با تجربه نمیتوان به این نوع ضرورت دست یافت؛ در حالی که برهان های امکان و وجوب، ضرورت را معقول ثانی فلسفی در نظر گرفته، مسالهای نفس الامری میداند که اعم از ذهن و عالم خارج است؛ پس برای تبیین آن، ایرادهای کانت نمیتواند وارد باشد.
5. برهانهای جهانشناختی بهویژه تقریر های لایب نیتسی آن در صدد است وجود خداوند را برای تبیین کل عالم اثبات کند؛ چرا که اجزای عالم میتوانند یکدیگر را تبیین کنند؛ ولی برهان امکان و وجوب وجود خداوند را برای هر موجود ممکنی ضرور میداند؛ در نتیجه به ربوبیت خداوند برای هر یک از اجزای عالم نیز ناظر است؛ در حالی که در برهان های جهانشناختی، این ربوبیت به کل عالم در کلیتش ناظر است."