چکیده:
مقالة حاضر به بررسی انعکاس غزل اول دیوان حافظ، در آینة ترجمة سه
مترجم زبان ترکی میپردازد و توانایی این سه مترجم را در ارائة تصویری
درستتر از غزل مربوطه، به مقایسه مینشیند و از این راه تلاش میکند به
نتایج و اصولی در امر ترجمه برسد.
The present article revisits the first poem of Hafiz's Diwan
translated by three distinguished Turkish translators. Attempts are
made to compare the three translators’ skills in rendering a more
faithful version of the poem and make some contributions to the
principles of translation
خلاصه ماشینی:
"ترجمة او از اولین غزل حافظ در ص3 کتاب چنین است: الا یا ایها الساقی گتیر جامی ایچک باده کی عشقین آخری موشگلدو اما اولی ساده [ای ساقی جام را بیاور تا باده بنوشیم چرا که آخر عشق مشکل است اما اول آن ساده] او زلفون مشگ ایگیندن کی صبا طرندن آچدیردی او قاره زولفونون قیور یقلاری قان سالدی هر یاده [از بوی مشگ آن زلف که صبا از طرة تو گشوده است چین و شکنهای آن زلف سیاه به هر یادی خون انداخته است] منه جانانه یوردوندا نه یئروار عیشه چون هر دم جرس فریاد ائدیر دور کؤچ!
اما شیوا و آذر پویا، با انتخاب قالب نظم غزل و حتی وزن عروضی اصل اثر، تلاش در انتقال سبک و سیاق شاعر نیز کردهاند، و آشکار است که از این دو، آذر پویا، با توجه فراوانی که به ظاهر زیبایی و شکل اثر داشته است، حتی به قافیة خود حافظ در برگردان اثر وفادار مانده است و نسبت به همکاران خود توفیق بیشتری داشته است، اما آیا این توفیق، او را در رسیدن به ترجمهای موفق و کامل یاری کرده است؟ «صدیار وظیفه» در مقدمهای که بر کتاب مترجم محترم نوشته، به شدت از ترجمة آذر پویا تعریف کرده است."