چکیده:
این تحقیق تلاش میکند تا پس از مرور مبانی فقه امامیه در موضوع بیع دین، امکانسنجی تبدیل بدهیهای دولت و بانکها به بانک مرکزی به اوراق بهادار را بررسی نموده و ضوابط اساسی که لازم است در طراحی و استفاده از اوراق بیع دین جهت سیاستگذاری پولی مورد توجه واقع شود را برجسته نماید. یافتههای این تحقیق که به روش تحلیل محتوا و اجتهاد فقهی به دست آمدهاند، نشان میدهد که بدهیهای دولت و بانکهای دولتی (مانند بانکمسکن) به بانک مرکزی بهدلیل وجود اتحاد مالکیت بین آنها، غیرحقیقی بوده و نمیتوان بر روی آن اوراق منتشر نمود؛ اما انتشار اوراق بر روی بدهیهای بانکهای خصوصی به بانک مرکزی (چه بهصورت اضافه برداشت باشد و چه بهصورت خط اعتباری) امکانپذیر بوده و بازار اولیه و ثانویه آن هر دو صحیح است. بر اساس یافتههای این تحقیق میتوان مدعی بود که اوراق بیع دین بهدلیل سادگی، کمهزینه بودن و عدم نیاز به نقل و انتقال دارایی فیزیکی، ابزاری بسیار مناسب جهت سیاستگذاری پولی بر روی بدهیهای بانکهای خصوصی به بانک مرکزی است؛ اما بهدلیل محدودیتهایی که دارد، مستقیما در مورد بدهیهای دولت و بانکهای دولتی به بانک مرکزی کارکرد ندارد؛ البته میتوان برای حل این مشکل راهکارهایی ارائه نمود. توسعه بازار صکوک بیع دین بانک مرکزی (در کنار سایر اوراق با کیفیت دولتی مانند اسناد خزانه اسلامی) میتواند به تقویت و تعمیق بازار بدهی اسلامی در کشور کمک شایانی نماید.
Reviewing the Imamiah Fiqh bases in the issue of Bay Al-Dayn، this paper tries to discuss the possibility of securitizing the debts that the Iranian government and banks owe the central bank. In addition، it tries to find out the principals that should be paid attention to in designation and usage of the Bay Al-Dayn Sukuk to conduct monetary policies. Using the content analysis and Ijtehad approach، the results show that because of the fact that there is a united ownership between government، Public banks and central bank (in other words، the Public banks and central bank are part of the government and not an independent entity)، the debts that the government itself or the Public banks owe the central bank cannot be securitized. However، it is not the case when it comes to the debts of private banks to the central bank and hence they can be securitized using Bay Al-Dayn. Therefore، the first and second market for these kinds of securities are both permissible. Based on the research findings، it can be claimed that the Bay Al-Dayn Sukuk is a very suitable instrument to securitize the private banks debts to the central bank. The rationale behind this is that the structure of the Bay Al-Dayn Sukuk is very simple، costless and it does not need any transform of physical tangible goods between Sukuk stakeholders. Nevertheless، because of the limitations this instrument has، it could not be used to securitize the debts that government itself or the Public banks owe the central bank.
خلاصه ماشینی:
پاسخ به این سؤال منفی است؛ چرا که هر چند بدهی بانکهای دولتی به بانک مرکزی در حالت اضافه برداشت ماهیت قرض داشته و دین ایجاد میکند و این دین قابلیت تنزیل نزد شخص ثالث و جمعآوری نقدینگی از اقتصاد را دارد، اما فرآیند تنزیل با مشکل اتحاد مالکیت مواجه است.
ب. با توجه به کم بودن حجم بدهیهای بانکهای خصوصی به بانک مرکزی از یک سو و اینکه سیاستگذاری پولی معمولا در ارقام قابل توجه (مانند چند هزار میلیارد تومان) انجام میشود، پیشنهاد دیگر کوتاهمدت، آن است که بانکهای دولتی (مانند بانک مسکن) مطالبات تسهیلاتی خود را بهصورت بلوک درآورده و آن را در مقابل بدهیهایشان بهصورت یکجا در اختیار بانک مرکزی قرار دهند و بانک مرکزی آنها را نزد عموم مردم تنزیل کند؛ این انتقال نیز فقط یک سند قانونی است؛ مثلا صرفا با یک سند میتوان معادل ده هزار میلیارد تومان از مطالبات بانک مسکن (در چند سال آینده) از تعداد مشخصی از تسهیلات گیرندگان مسکن مهر (که این مطالبات بهصورت اقساط ماهیانه تسهیلات گیرندگان میباشد) را به بانک مرکزی منتقل نمود و بانک مرکزی بهعنوان مالک جدید مطالبات، اقدام به انتشار اوراق صکوک بیع دین بر روی آنها خواهد نمود.