چکیده:
چیرگی و تضلع امام علی (ع) به دانش خاصی محدود نیست. با این حال، نمود علمی آن
حضرت در قلمرو فقه بسیار درخشنده و بارز است. روایات فقهی فراوانی از آن حضرت،
میراث فقهی ما ـ و حتی اهل سنت ـ را سیراب کرده است و فقیهان سترگی چونان ابن عباس
از خرمن دانش فقه او، خوشه برگرفتهاند.
فقه امام علی (ع) از دیرباز مورد علاقه و توجه فقه پژوهان بوده است، چه به لحاظ
سنجش آن با فقه خلفای راشدین و چه از منظر آبشخور بودنش برای فقه امامان بعدی. با
آن که عناصر متعددی در فقه امام علی (ع) نمود دارند، اما سه عنصر بیش از همه مهم و
قابل بحث جلوه میکند: نخست، احکام حکومتی آن حضرت که با توجه به تشکیل حکومت از
جانب ایشان و اجرای برخی تصمیمات که به ظاهر با احکام اولی در تعارض بود، اهمیت
مییابد. دوم داوریها و قضاوتهای آن جناب که در پارهای موارد نیازمند توجیه و
واشکافی است و سوم روایتهایی است که به ویژه از طرق عامه به ایشان انتساب مییابد
ولی عالمان امامی آنها را تلقی به قبول نمی کنند.
خلاصه ماشینی:
"منابعی همانند: کنز العمال، سنن بیهقی، مصنف ابن ابی شیبه، مصنف عبدالرزاق، مغنی ابن قدامه، سنن ابی داود، شرح معانی آثار طحاوی، نیل الاوطار، المحلی و … روش انجام کار در ابتدا حکم فقهی را از کتاب موسوعه فقه علی بن ابی طالب که به آن حضرت نسبت داده شده اما با فقه امامیه مغایرت دارد می آوریم و سپس نظریة شیعه را نقل میکنیم و هرگاه روایتی از امام علی (ع) در مورد بحث وجود داشت که از نظر نویسندة موسوعه پنهان مانده بود آن را نیز میآوریم.
البته این بر مبنای فقیهان اهل سنت است که مابقی را به عصبه (بستگان ذکور میت که از طرف پدر به میت انتساب دارند) میدهند اما طبق دیدگاه امامیه، عصبه حقی ندارند و مقدار زیادی به همان ارث بران داده میشود (حر عاملی، 17/431 ـ 434) و از امام علی (ع) نیز همین حکم روایت شده است.
البته مقدار ارث بنابراین که هر یک از جد یا اخوه، پدری یا مادری و یا پدری و مادری (در خصوص اخوه) باشند، متفاوت است و هشت صورت پیدا میکند (نجفی، 17/152 ـ 162؛ طوسی، تهذیب، 7/109 ـ 118؛ حر عاملی، 17/474 ـ 503) اما اهل سنت معتقدند که حکم ارث جد را پیامبر (ص) بیان نکرده و شاید از همین روی، طبق گفتة عبیده صد حکم متناقض در بحث ارث جد از عمر، نقل شده است (امینی، 6/117؛ عاملی، شرف الدین، ص 227) همچنین امام باقر (ع) میفرماید: غیر از امام علی (ع) که نظر پیامبر (ص) را در ارث جد بیان کرده، دیگران به رأی و نظر خود عمل کردهاند(کلینی، 7/109)."