چکیده:
مدل، نشان داد که شاخص سیاست پولی و درجه باز بودن اقتصاد، در کوتاه مدت دارای تأثیر منفی بر نرخ ارز واقعی بوده؛اما در بلند مدت ضریب این سیاست مثبت شده است.متغیر سیاست ارزی نیز که بیانگر نظام ارزی در یک کشور است، در کوتاه مدت تأثیر منفی بر نرخ ارز واقعی داشته، اما در بلند مدت، اثر سیستم کنترل ارز، بر نرخ ارز واقعی، مثبت بوده است.
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس در اقتصاد ایران شناخت عوامل مؤثر بر رفتار نرخ ارز واقعی دارای اهمیت ویژهای است اما برای شناخت رفتار نرخ ارز واقعی نیاز است که معیارهای اندازهگیری نرخ ارز واقعی مشخص شود، اغلب برای اندازهگیری نرخ ارز واقعی سه معیار مختلف وجود دارد: معیار اول برای اندازه گیری نرخ ارز واقعی براساس نظریه برابری قدرت خرید (PPP)مخارج نسبی 2P}است؛در این معیار، از شاخص قیمت مصرف کننده دو کشور طرف تجاری استفاده میشود.
علاوه بر آن سیاستهای اقتصاد کلان همچون رشد تقاضای پول-که از طریق ضریب تغییرات اعتبارات داخلی مشخص میشود-شاخص سیاست پولی است و به عنوان عوامل اثر گذار بر نرخ ارز واقعی نام برده میشود، همچنین به کمک مطالعه ملوین(1984)میتوان از متغیر درجه باز بودن اقتصاد به عنوان عامل مؤثر بر رفتار نرخ ارز واقعی استفاده نمود که براساس مبانی تئوری هرچقدر یک اقتصاد بازتر باشد، نقش قیمت کالاهای قابل مبادله در کل شاخص قیمتی، بالاتر و تغییرات نرخ واقعی ارز کوچکتر است.
مدل مورد نظر در این تحقیق به صورت زیرا ارائه میشود: مطابق با مبانی نظری و ادبیات موضوع، مدل RAV به صورت زیر تصریح میشود: (13) (MIAT,DGNI,RLIO,NEMED,GMXI,TEVC,GEG) MRXER که در آن MRXER نرخ ارز واقعی، GEG نسبت مخارج دولت در کالاهای غیر قابل تجارت به تولید ناخالص داخلی، TEVC ضریب تغییرات اعتبارت داخلی، GMXI حاصل جمع صادرات و واردات به تولی ناخالص داخلی، NEMED متغیر مربوط به سیاستهای ارز، RLIO درآمدهای نفتی، DGNI نسبت سرمایهگذاری به تولید ناخالص داخلی و MIAT مالیات برواردات است."